تشریح مفاهیم

فهرست مطالب
چرخه هایپ
چرخه هایپ گارتنر Gartners hype cycle ، شاید تا به حال اسم چرخه هایپ را شنیده باشید اما اطلاعات کاملی در رابطه با این چرخه دریافت نکرده باشید . چرخه هایپ نوعی نمودار شماتیک است که توسط یک شرکت پژوهشی در زمینه تکنولوژیهای اینترنتی ارائهشده. در این چرخه میتوان مراحلی را که یک تکنولوژی از بدو تولد طی میکند، مورد برسی قرار داد. از چرخه هایپ در مباحث بازاریابی نیز استفادههای فراوانی میشود و به بسیاری از صاحبان کسبوکارهای اینترنتی و حتی غیر اینترنتی کمک میکند تا ریسکها و برنامهها و حتی فرصتهای خود را در زمان مناسبتری به ورطه اجرا بگذارند. در ادامه به پنج بخشی اصلی این چرخه اشاره میکنیم.
1- تولد فن آوری (Technology Trigger ):
در این مرحله با مفهوم یک تکنولوژی سروکار داریم و ممکن است یک نمونه اولیه نیز از آن وجود داشته باشد اما به صورت معمول نمونههایی کارآمد در اختیار ما نیست. بهرهگیری از شیوههایی مانند تبلیغات رسانهای و استفاده از تکنیک اثبات مفهوم ازجمله راهکارهای معمول برای معرفی محصولات در مرحله اول هستند.
2- قله انتظارات :(Peak of Inflated Expectations )
در این مرحله است که تکنولوژی معرفیشده وارد مرحله اجرا میشود و بسیاری از افراد که علاقهمند به استفاده از آن هستند در این مرحله ابتدایی اقدام به بهرهبرداری از آن میکنند. در این میان بازخوردهای مثبت و منفی بسیاری در مورد محصول و خدمات ارائه شده وجود خواهد داشت.
3- شیب سرخوردگی :(Trough of Disillusionment )
شکستها و پیش نرفتن دلخواه کارها در این مرحله باعث خواهد شد تا تکنولوژی باعث دلسرد شدن عدهای از طرفداران و استفادهکنندگان شود. در این مرحله است که بسیاری از تولیدکنندگان سرویسهای خود را قطع میکنند و سرمایههای خود را وارد کسبوکارهایی میکنند که از این مرحله با موفقیت عبور نمودهاند.
4- سراشیبی روشنگری :(Slope of Enlightenment )
با روشن شدن جنبه های مثبت تکنولوژیش و فراگیر تر شدن استفاده از آن، شرکت های بزرگ بیشتری اقدام به استفاده از آنها خواهند کرد. در این مرحله تعداد بسیاری از شرکت ها نمونه های جدید تری از محصولات خود را ارائه می نمایند.
5- سطح سودمندی:(Plateau of Productivity )
در آخرین مرحله با فراگیر تر شدن هر چه بیشتر تکنولوژی، جای پای خود را در بازار محکم تر کرده و در بسیاری از بخش های بازار کاربرد خواهد داشت. در این مرحله تبدیل شدن به یک استاندارد امری معمول خواهد بود.
الگوهای هارمونیک
گر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید حتی بدون آنکه چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیدهاید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند میتوانند ما را در پیشبینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آنها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید.قیمت داراییها یا سهام در بازار مالی به صورت دورهای تغییر میکند. این دورهها تکرار میشوند و الگوهای هندسی را تشکیل میدهند. الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns ) نیز بخشی از این الگوهای هندسی به شمار میروند. در ادامه سری مطالب آموزشی تحلیل تکنیکال، اینبار به بررسی این الگوها پرداختهایم.
الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که در نمودارهای مالی مشاهده میشوند. این الگوها از حرکت هندسی قیمت و سطوح فیبوناچی بوجود میآیند. به صورت کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شدهاند. با این وجود، هر الگوی هارمونیک شکل هندسی و نسبت فیبوناچی متفاوتی دارد. نقاط مشخصشده در الگوهای هارمونیک به ترتیب C ،B ،A ،X و D نامگذاری میشوند و هر الگو قوانین مخصوص به خود را دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
ساختار الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای از یک نقطه اصلی به نام X تشکیل شدهاند که در ادامه آن موجی تکانهای به نام XA وجود دارد. پس از XA، شاهد موج اصلاحی هستیم که به نقطه B میرسد و پایه AB را کامل میکند. سپس، موج (پایه ) BC مشاهده میشود که بعد از آن پایه اصلاحی CD قرار گرفته است. نسبتهای هارمونیک تعیینکننده بازگشت یا امتداد این پایهها هستند. بخاطر داشته باشید که تمام الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای و ۴ نقطهای بر پایه الگوهای ABC (سهنقطهای ) بوجود آمدهاند. زمانی که یکی از این الگوها را به خوبی بیاموزید، فهم سایر آنها برای شما آسانتر خواهد بود.
اهمیت الگو های هارمونیک
الگوهای هارمونیک حرکت قیمت را پیشبینی میکنند و به همین علت بسیار مهم به شمار میروند. معاملهگران با یافتن الگوهایی با ابعاد و طولهای مختلف و اِعمال نسبتهای فیبوناچی بر آنها موفق به پیشبینی پرایساکشن آینده میشوند. درواقع از الگوهای هارمونیک برای تشخیص معکوس شدن قیمت بهره گرفته میشود.
پایهگذاران الگو های هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار در سال ۱۹۳۲ میلادی به مغز گارتلی H.M. Gartley خطور کرد. او الگویی ۵ نقطهای تحت عنوان الگوی گارتلی را در کتاب خود – سود در بازار سهام (Profits in the Stock Market ) – مطرح کرد. لری پزاونتو (Larry Pesavento ) این الگو را با نسبتهای فیبوناچی تغییر داد و قوانینی را برای معامله با الگوی گارتلی در کتاب خود – شناخت الگوها با نسبتهای فیبوناچی (Fibonacci Ratios with Pattern Recognition ) – وضع کرد.
نویسندگان دیگری نیز وجود دارند که نظریات خود را پیرامون الگوهای هارمونیک در کتب و مقالات گوناگون مطرح کردهاند. یکی از بهترین این کتابها معامله هارمونیک (Harmonic Trading ) اثر اسکات کارنی (Scott Carney ) است. کارنی، الگوهای خرچنگ (Crab Pattern )، کوسه (Shark Pattern )، خفاش (Bat Pattern ) و الگوی هارمونیک ۰-۵ را بوجود آورده است. او همچنین، مباحث بسیاری را درباره قوانین، اعتبارسنجی، مدیریت پول و ضرر در هنگام معامله با الگوهای هارمونیک مطرح کرده است.
نظریه الگوهای هارمونیک
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه حرکتهای قیمت در طول زمان است که از نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازار استفاده میکند. تحلیل نسبت فیبوناچی در بازارها و چارچوبهای زمانی مختلف کاربرد دارد. ایده اصلی آن است که از این نسبتها برای یافتن نقاط کلیدی که روند در آنها تغییر میکند، بهره بگیریم. از این نقاط کلیدی میتوان به نقاط اصلاح روند قیمت و سوئینگ بالا و پایین اشاره کرد.
نسبتهای فیبوناچی
به تجربه ثابت شده است که وقتی دنبالهای از نسبتهای فیبوناچی به ترتیب در الگوی ۵ نقطهای (XABCD ) ظاهر میشوند، حرکت پیشبینی شده بعدی به احتمال ۷۰ درصد صحیح است. بنابراین، معاملهگران هارمونیک صبر میکنند تا الگو به نقطه D برسد و تکمیل شود تا معامله را آغاز کنند.
فیبوناچی اکستنشن
فیبوناچی اکستنشن (Fibonacci Extension ) یا فیبوناچی گسترشی ابزاری در پلتفرم معاملاتی است که سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمتی مشخص میکند. رایجترین سطوح فیبوناچی به ترتیب 61٫8%، 100%، 161٫8%، 200% و ۲۶۱٫۸ درصد هستند. فیبوناچی گسترشی فرمول ندارد.
نسبت های هارمونیک
در معامله با الگوهای هارمونیک با ۳ نوع نسبت برخورد میکنیم. نسبتهای اولیه (Primary Ratio ) از اعداد دنباله فیبوناچی بدست میآیند و نسبتهای دیگر به نوعی از نسبتهای اولیه حاصل میشوند. جدول زیر نشاندهنده هر ۳ نوع این نسبتها و روابط ریاضی آنها است.
نسبتهای مشتق شده تکمیل کننده | نسبتهای مشتق شده از نسبت اولیه | نسبتهای اولیه فیبوناچی |
۰٫۳۸۲ (۱-۰٫۶۱۸ ) | ۰٫۷۸۶ (ریشه دوم ۰٫۶۱۸ ) | 0٫۶۱۸ (نسبت اولیه ) |
۰٫۷۰۷ ( ریشه دوم ۰٫۵ ) | ۰٫۸۸۶ (ریشه چهارم ۰٫۶۱۸ ) | ۱٫۶۱۸ (پیشبینی اولیه ) |
۱٫۴۱ (ریشه دوم ۲ ) | ۱٫۱۳ (ریشه چهارم ۱٫۶۱۸ ) | |
۲٫۲۴ (ریشه دوم ۵ ) | ۱٫۲۷ (ریشه دوم ۱٫۶۱۸ ) | |
عدد پی (۳٫۴۱ ) | ||
۳٫۶۱۸ (۱+۲٫۶۱۸ ) |
ناحیه بازگشت قیمت
ناحیه بازگشت قیمت (Potential Reversal Zone | PRZ ) که آن را ناحیه برگشت بالقوه یا محتملترین محدوده بازگشت بازار نیز خطاب میکنند، ناحیهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتری از اعداد فیبوناچی با یکدیگر ادغام میشوند و الگوی هارمونیک را کامل میکنند. در واقع PRZ همان نقطه D یا مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است. مهمترین هدف اغلب معاملهگران الگوهای هارمونیک یافتن ناحیه بازگشت قیمت است. این قسمت ناحیه مناسبی برای ورود به معامله است. حد ضرر، بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو ممکن است، بالاتر یا پایینتر از نقطه D قرار گیرد.
انواع الگوهای هارمونیک
در تحلیل تکنیکال تا به حال تعداد زیادی الگوی هارمونیک شناسایی شدهاند که در ادامه به ۴ عدد از مهمترین آنها میپردازیم. در واقع در این مطلب به ترتیب به الگوهای هارمونیک گارتلی (Gartley Pattern )، پروانه (Butterfly Pattern )، خفاش (Bat Pattern ) و خرچنگ (Crab Pattern ) پرداختهایم. از الگوهای کمتر شناختهشده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- (AB=CD )
- خفاش جانشین (Alternate Crab )
- خرچنگ عمیق (Deep Crab )
- سایفر (Cypher )
- ۳ حمله(3DRIVE )
توجه داشته باشید که نامگذاری این الگوها بر مبنای ساختار قرارگیری آنها در نمودار بوده است. برای مثال، الگوی کوسه به علت داشتن خطوط شیبدار بیرونی و دره سطحی در میانه، به باله پشتی کوسه شباهت دارد و از اینرو آنرا اینگونه نامگذاری کردهاند.
1-الگوی گارتلی
گارتلی یکی از شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک به شمار میرود. الگوی گارتلی یک الگوی ۵ نقطهای صعودی است. این الگوها به حرف M و W در انگلیسی شباهت دارند و با ۵ نقطه کلیدی پیوت شناخته میشوند. الگوهای گارتلی از دو پایه اصلاح قیمت و ۲ پایه سوئینگ بوجود آمدهاند. همه این سوئینگها به نوعی با هم و با نسبتهای فیبوناچی ارتباط دارند.
عموماً الگوی صعودی در ابتدای یک روند مشاهده میشود و نشاندهنده پایان یافتن موجهای اصلاح قیمتی است. در ادامه این حرکت، نقطه D مشاهده میشود. معاملهگران باید آگاه باشند که به صورت کلی، تمامی الگوها جزئی از یک روند یا بازه بزرگتر هستند. مطابق تصویر زیر در الگوی صعودی گارتلی، قیمت افزایش پیدا میکند و به نقطهA میرسد. سپس، اصلاح قیمت رخ میدهد. نقطه B بازگشتی به نسبت ۰٫۶۱۸ از پایه A است. در پایه BC شاهد افزایش قیمت هستیم. BC در واقع بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از AB محسوب میشود. CD حرکت بعدی به سمت پایین را انجام میدهد و امتدادی به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نقطه D، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. در اینجا بسیاری از معاملهگران انتظار دارند که CD به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ AB امتداد پیدا کند. در الگوی نزولی میتوان فروش سهم را در نزدیکی D انجام داد با حد ضرری که چندان بالاتر از آن قرار نگرفته است.
2-الگوی پروانه
الگوی پروانه و گارتلی بسیار شباهت دارند اما نقطه D در الگوی پروانه در سطحی متفاوت از نقطه X قرار میگیرد. در الگوی نزولی تصویر زیر، قیمت تا سطح A کاهش مییابد. موج (پایه ) افزایشی AB، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. مطابق تصویر، BC بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، CD امتدادی به نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB به شمار میرود و نقطه D در ۱٫۲۷ امتدادِ پایه XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای فروش سهام است. با اینحال بهتر است معاملهگران پس از کسب اطمینان این عمل را انجام دهند. حد ضرر تعیین شده برای این معامله نباید خیلی بالاتر از D قرار بگیرد.
3-الگوی خفاش
ظاهر الگوی هارمونیک خفاش شبیه به گارتلی است اما ابعاد آنها یکسان نیست. مطابق تصویر زیر در نمونه صعودی این الگو، XA نشاندهنده افزایش قیمت است. در نقطه B، قیمت به نسبت۰٫۳۸۲ تا XA ۰٫۵ بازگشت میکند. نقطه D در ۰٫۸۸۶ بازگشت XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای خرید و نگهداری سهام است. البته، بهتر است معاملهگران پیش از این معامله سیگنالهای مطمئنکننده دیگری نیز دریافت کنند. حد ضرر تعیین شده باید در پایین نقطه D قرار بگیرد و خیلی از آن فاصله نداشته باشد.
معاملهگران باید در نزدیکی نقطه D سهام خود را بفروشند.
4-الگوی خرچنگ
به عقیده کارنی، الگوی خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک است. در این الگو، نسبتهای فیبوناچی نقاط معکوس شدن روند قیمت را با تقریب بسیار خوبی پیشبینی میکنند. این الگو به الگوی پروانه شباهت دارد اما ابعاد آن متفاوت است. مطابق تصویر زیر، در نقطه B الگوی صعودی خرچنگ، قیمت عقبنشینی میکند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ XA قرار میگیرد. در BC قیمت به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB بازگشت میکند.
بعد از این بازگشت، شاهد امتداد CD به نسبت ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از AB هستیم. نقطه D امتدادی از ۱٫۶۱۸ XA است. معاملهگر باید در نواحی نزدیک به نقطه D سهام را خریداری کند و حد ضرر را در نقطهای نه چندان پایینتر از D قرار دهد.در الگوی هارمونیک نزولی خرچنگ، نواحی نزدیک به نقطه D برای فروش سهام مناسب هستند و حد ضرر نباید چندان بالاتر از این ناحیهها تعیین شود.
نحوه معامله الگوهای هارمونیک
برای معاملهکردن سهام با استفاده از الگوهای هارمونیک ابتدا باید آنها را در نمودار شناسایی کنیم. تشخیص الگوهای هارمونیک با چشم غیر مسلح ممکن است کمی دشوار باشد. زمانی که یک معاملهگر ساختار الگو را درک کند، میتواند آنها را بوسیله ابزار فیبوناچی تشخیص دهد. مهمترین الگوهای هارمونیک، الگوهای ۵ نقطهای مانند الگوهای گارتلی، پروانه، خرچنگ و خفاش هستند. این الگوها از الگوهای ۳ نقطهای (ABC ) یا ۴ نقطهای (ABCD ) بوجود آمدهاند. تمام سوئینگهای قیمتی بین این نقاط به یکدیگر مربوط هستند و نسبتهای هارمونیکی برپایه فیبوناچی دارند. این الگوها یا در حال تشکیل فرم M یا W هستند یا قبلاً آنرا تشکیل دادهاند یا ترکیبی از این دو (الگوی ۳ حمله ) را دارند.
آربیتراژ (Arbitrage)
آربیتراژ در اینوستوپدیا به عمل خرید و فروش هم زمان یک دارایی برای کسب سود از تفاوت قیمتها در بازار تعریف شده است.
آربیتراژ (Arbitrage ) در علم اقتصاد به معنای کسب سود از تفاوت قیمت بین یک دارایی در بین دو یا چند بازار است. در واقع آربیتراژ یعنی کسب سود از اختلاف قیمت در دو یا چند بازار. سود آربیتراژی زمانی حاصل میشود که یک دارایی به طور همزمان در دو بازار مختلف یا در موارد خاص با دو قالب متفاوت از یکدیگر به مصرف کنندگان عرضه شود.
آربیتراژ در اینوستوپدیا به عمل خرید و فروش هم زمان یک دارایی برای کسب سود از تفاوت قیمتها در بازار تعریف شده است.
آربیتراژ نوعی معامله است که اساس سود آن از تفاوت قیمت دو محصول یکسان یا دو ابزار مالی مشابه حاصل میشود، که در دو یا چند بازار مختلف و یا در دو قالب متفاوت به مصرف کننده عرضه شدهاند.
طبق تعریف ویکی پدیا از آربیتراژ، این اثر در نتیجه ناکارآمد بودن بازار اتفاق میافتد؛ یعنی اگر تمام بازارها کاملا کارآمد باشند، آربیتراژ وجود نخواهد داشت.
زمان پیشامد آربیتراژ
آربیتراژ یا کسب درآمد با خرید همزان یک دارایی، زمانی اتفاق میافتد که یک دارایی در یک بازار خریداری و به طور همزمان در بازار دیگری به فروش برسد.
بارها شنیدهایم که این روش، نوعی مکانیزم در بازار ایجاد میکند که بواسطهی آن قیمتها در دراز مدت از ارزش واقعی خود منحرف نمیشوند.
چند مثال از آربیتراژ در دنیای واقعی
اگر نگاهی به معاملات روزمره بیاندازید، خواهید دید که مثالهای متعددی از سود آربیتراژی در دنیای تجارت وجود دارد. از بازار نفت، سهام و خرید و فروش میوه گرفته تا انواع خوراکیهای داخلی، با این نوع سود در بازار معامله میشوند.
فرض کنید قیمت خرید و فروش دلار در یک سوی خیابان ۱۰ هزار تومان و در سوی دیگر ۱۱ هزار تومان است. یک خریدار میتواند دلار را از معاملهگری در آدرس شماره ۱ خریداری کند و بلافاصله آن را به معاملهگری در آدرس شماره ۲ بفروشد، و در ازای فروش هر دلار، هزار تومان سود بردارد. به این سود، سود آربیتراژی گفته میشود.
یک مثال خوب دیگر میتواند قیمت کالایی مثل پرتقال باشد. فرض کنید قیمت هر کیلو پرتقال در فروشگاههای تهران ۱۰ هزار تومان است و پرتقال با همان کیفیت با قیمت ۳ هزار تومان در شمال کشور به فروش میرسد. فردی که از شمال کشور و با قیمت عمده این پرتقالها را تهیه کند و برای فروش به تهران بیاورد، با در نظر گرفتن هزینه حمل و نقل بار و دستمزد کارگر، چند تومان سود میکند. این سود همان سود آربیتراژی است که به آن اشاره شد. این نوع از آربیتراژ بسیار رایج است.
و اما کمی از مثالهایی که ذکر شد فاصله میگیریم تا به بحث ارز دیجیتال و آربیتراژ نزدیک بشویم.
در کوین مارکت کپ تقریبا ۲۰۸ صرافی ارز دیجیتال لیست شده است، البته به جز صرافیهایی که کارمزد برنمیدارند. زمانی که یک صرافی کارمزد کسر نکند، احتمال تقلب در گزارش حجم معاملات وجود خواهد داشت؛ تریدرها و رباتها میتوانند در این صورت حجم معاملات را به صورت دروغین افزایش بدهند و هیچ راهی برای تشخیص این وجود ندارد که تا چه حد این دروغ بزرگ است و تا چه اندازه در محاسبات اغراق شده است.
در این میان، با در نظر گرفتن تعداد بالای صرافیهای ارز دیجیتال و نوسان بی حد و مرز ارزهای دیجیتال، امکان بهره برداری از سود آربیتراژ برای تریدرها وجود دارد.
با استناد به مقالهای در captainaltcoin، آربیتراژ ارز دیجیتال می تواند فرصتی برای درآمدزایی باشد، اما یک روش بی خطر و ایمن برای کسب درآمد نیست. سود آربیتراژی زمانی حاصل میشود که فرصت خرید یک کالا با قیمت پایین و سپس فروش بلافاصله آن با قیمت بالاتر وجود داشته باشد. این اصطلاح بیشتر در مورد ابزارهای مالی، نظیر اوراق قرضه، سهام، کالا، مشتقات و ارزهای دیجیتال استفاده میشود.
همانطور که گفته شد، صرافیهای ارز دیجیتال یکی دوتا نیستند. هر صرافی برای عرضه داراییها یک قیمت بهخصوص دارد. ممکن است یک صرافی دارایی مشخصی را با قیمت ۱۰ دلار بفروشد، و صرافی دیگری همان دارایی را با قیمت ۱۵ دلار به بازار عرضه کند.
انواع آربیتراژ
شرایط لازم برای کسب سود آربیتراژی
اگر یک کالا همه جا با قیمت یکسانی به فروش برسد، نمیتوان با خرید و فروش آن به سود آربیتراژی رسید. چند اصل ابتدایی کسب سود آربیتراژی عباتند از
- معاملهگر بتواند آن را با قیمت پایین خریداری کند و با قیمت بالاتر به فروش برساند.
- دو دارایی که گردش مالی یکسانی داشته باشند، با یک قیمت معامله نمیشوند.
- دارایی که مشخص است قیمت آن در آینده چقدر میشود را نمیتوان زودتر با قیمت آینده فروخت.
- قیمت حاضر یک دارایی با قیمت مشخص در آینده، به صورت نرخبهره بدون ریسکی که از آن کم شده تعیین نمیشود. یعنی، برای تعیین قیمت یک دارایی باید عواملی اعم از هزینه ذخیره و ریسکهای موجود را در نظر گرفت. این شرط در مورد کالاهایی مثل گندم یا بنزین صدق میکند، و شاید در مورد سهام اینطور نباشد.
انواع سود آربیتراژی
1-آربیتراژ ساده (Simple arbitrage )
زمانی که ارزهای دیجیتال در بیشتر از یک صرافی مبادله بشوند، آربیتراژ رخ میدهد. زیرا امکان خرید و فروش یک ارز دیجیتال در چند صرافی وجود خواهد داشت.
2-آربیتراژ مثلثی (Triangular arbitrage )
آربیتراژ مثلثی در نتیجه یک اختلاف قیمت بین سه ارز خارجی شکل میگیرد. یعنی زمانی که نرخ مبادله ارزها دقیقا با یکدیگر برابر نیستند. فرصتهای آربیتراژ مثلثی انگشت شمارند و خیلی رایج نیستند. در آربیتراژ مثلثی، معامله گرها سه ارز را انتخاب میکنند (مثلا بیت کوین، دلار و یورو )، مقداری از جفت ارزی (بیت کوین/ دلار ) را با یک نرخ مشخص مبادله و سپس جفت ارز را جابجا میکنند (بیت کوین/ یورو ). در نهایت آن را به ارز پایه تغییر میدهند (دلار/ یورو )، و با پرداخت اندکی کارمزد برای انجام این تبادلات، به یک میزان سود خالص دست پیدا میکنند. مثلاً یک معامله گر با یورو اتریوم میخرد، آن را در ازای دریافت ین میفروشد و در نهایت با ین دریافتی یورو خریداری میکند. او از راه مبادله این سه ارز به سود آربیتراژی دست مییابد.
3-آربیتراژ پوشش نرخ بهره (Price convergence arbitrage )
قیمت ارزهای دیجیتال در بازارهای مختلف، در نتیجه آربیتراژ به سمت همگرایی میرود. برای نمونه، اگر صرافی کراکن اتریوم را ارزانتر از صرافی بیت استمپ بفروشد، مسلما آن دسته از معامله گرهایی که طرفدار سود آربیتراژی هستند، از کراکن خرید میکنند، و اتریومهای خریداری شده را در بیت استمپ میفروشند. در بسیاری از موارد تحت تاثیر این همگرایی، بازار به سمت برابری قیمتها سوق داده میشود. در اینجا سود معامله گر از همگرایی قیمتها حاصل میشود.
ریسکهایی معامله در آربیتراژ
شاید برایتان سوال پیش آمده باشد که ریسک آربیتراژ چیست؟ بد نیست بدانید که آربیتراژ نیز مثل تمام روشهای کسب درآمد دیگر، ریسکهایی را به همراه دارد:
1-ریسک اجرایی (Execution Risk )
به طور حتم، امکان بستن دو یا چند معامله به طور همزمان وجود ندارد. زمانی که بخشی از یک معامله بسته شود، حرکت سریع قیمتها در بازار، بستن معامله دیگر در یک قیمت سودآور را غیر ممکن میکنند.
علاوه بر آن، اگر یک معامله گر تصمیم بگیرد از اختلاف قیمت بیت کوین در دو صرافی ارز دیجیتال کراکن و بیت استمپ سود آربیتراژی به دست بیاورد، شاید بلافاصله به هدف خود نرسد. ممکن است او برای این کار از صرافی کراکن مقدار قابل توجهی بیت کوین بخرد، اما در بیت استمپ موفق به فروش آنها نشود.
2-ریسک طرف مقابل (Counterparty Risk )
ریسک طرف مقابل به ریسک آربیتراژی گفته میشود که در آن یک طرف نمیتواند وظایف خود را نسبت به طرف مقابل خود در قرارداد انجام بدهد. این یک مشکل جدی است! زیرا اگر فردی با آن شخص یک معامله یا چند معامله داشته باشد و او در انجام وظایف خود شکست بخورد، یک بحران مالی برای طرف مقابل خود به وجود میآورد. شکست یکی از طرفین قرارداد، یک تهدید جدی به شمار میرود. زیرا طرفین باید برای اینکه از تفاوتهای قیمتی کوچک سود ببرند، مقادیر قابل توجهی را معامله کنند.
برای اینکه یک معامله گر بتواند استراتژی آربیتراژ خود را پیاده کند، باید سکههایش را در صرافی نگه دارد. یک قانون اصلی و مهم در حفظ امنیت دارایی دیجیتال این است: دارایی دیجیتال خود را از صرافی خارج کنید. این نکته بارها تکرار شده است، اگر سرمایهتان را در صرافی نگه میدارید باید بدانید که در هر لحظه امکان هک شدن صرافی و از دست رفتن سرمایهتان وجود دارد.
شاید یک راه حل برای این مشکل وجود داشته باشد:
استفاده از صرافی های غیر متمرکز.
اما اگر از زاویه آربیتراژ به صرافی های غیر متمرکز نگاه کنیم متوجه میشویم که نقدشوندگی هنوز در آن ها پایین است.
3-ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk )
این ریسک مالی زمانی پیش میآید که یک معامله گر نتواند دارایی خاصی مثل ارز دیجیتال را به اندازه کافی سریع و بدون تحت تاثیر قرار دادن قیمت بازار مبادله کند.
برای اجرای استراتژی آربیتراژ، باید از بابت نقدشوندگی بازار اطمینان حاصل کنید. اگر بازار نقدینگی نداشته باشد، ممکن است هنگام کسب سود آربیتراژی از فرصت موجود ضرر کنید.
4-ریسک انتقال دارایی (Asset Transfer Risk )
انتقال دارایی از یک صرافی به صرافی دیگر به منظور کسب سود آربیتراژی، بدون ریسک نیست. زمانی که متوجه فرصت آربیتراژ میشوید، لازم است داراییهایی که از یک صرافی خریدهاید را به صرافی دیگری منتقل کنید. دلایل زیادی وجود دارد که میتواند این انتقال را به وقفه انداخته و به نوعی آن را با مشکل مواجه کند. این کاستی منجر به از دست رفتن فرصت آربیتراژ میشود.
کاربران مشکلات مختلفی را هنگام انتقال وجه از صرافی به صرافی دیگر گزارش کردهاند. در این قسمت به تعدادی از این مشکلات اشاره می کنیم:
- ممکن است بلاک چین از دسترس خارج بشود و انتقال دارایی موفقیت آمیز نباشد.
- ممکن است انجام تراکنش چند روز طول بکشد. تراکنش هایی که کارمزد پایین تری بابت تایید آن ها پرداخت می شود، در اولویت کار ماینرها قرار ندارند.
- ممکن است کیف پول ها از دسترس خارج بشوند، و قادر به همگام سازی با بلاک چین نباشند.
5-ریسک کاهش بها (Risk of depreciation )
کاهش قیمت ارز دیجیتال یک ریسک به حساب میآید. برای مثال، اگر شما از راه ترید ارز دیجیتال سود آربیتراژی کسب کنید و بعد قیمت بیت کوین شروع کند به پایین آمدن، بازار چیزی بیشتر از سود شما را خواهد بلعید!
تاثیر لیست بایننس در آربیتراژ رمز ارزها
نام صرافی بایننس ترکیبی از دو لغت باینری و فایننس است. بایننس در هر ثانیه قادر به پردازش ۱.۴ میلیون سفارش است، این قابلیت بایننس را به سریعترین صرافی ارز دیجیتال در بازار تبدیل میکند. طبق جدیدترین آمار کوین مارکت کپ، حجم معاملات روزانه این صرافی حدود ۶۰۰ میلیون دلار است. همچنین حدود ۳۰۰ جفت ارزی در بایننس معامله میشوند.
اگر بخواهید کوین منحصر به فرد خودتان را در لیست بایننس درج کنید، باید در وب سایت اصلی بایننس یک فرم را تکمیل کنید. بایننس در انتخاب کوینها سخت گیر است و تنها کوینهایی را انتخاب میکند که پایگاه کاربری وسیعی دارند، اثبات شده اند و تیم توسعه سرشناسی دارند. بایننس تیمهایی که اهل پیش بینی قیمت توکن خود یا حدس زدن آینده آن هستند را نمیپذیرد.
یک مثال از توکنهایی که در بایننس لیست شدهاند، اسکای کوین است. بایننس از تاریخ ۲۴ می ۲۰۱۸ این کوین را در قالب جفتهای ارزی SKY/BNB – SKY/BTC – SKY/ETH ارائه کرد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، قیمت این کوین پس از لیست شدن در صرافی بایننس رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. اسکای کوین در تاریخ ۲۰ می، ۲۳۵۰ دلار و ارزش کل بازار آن ۲۱۱ میلیون دلار بوده است. این ارقام پس از لیست شدن اسکای کوین در بایننس به ۳۵۵۰ دلار و بالای ۳۱۹ میلیون دلار رسیدند.
با توجه به شرایطی که در بالا توصیف شد، میتوان گفت که این اتفاق فرصت آربیتراژی مناسبی را برای سرمایه گذاران ایجاد کرده است. مثلا یک سرمایه گذار میتوانست پتانسیل رشد اسکای کوین بعد از لیست شدن در بایننس را در نظر داشته باشد، آن را از صرافیهایی مثل کریپتوپیا خریداری کند و بعد در بایننس بفروشد. البته سرمایهگذار باید توجه داشته باشد که صرافیهایی مانند بایننس حین اضافه کردن یک ارز دیجیتال به صرافی، یک تأخیر زمانی از عمد بر روی واریز یا برداشت آن اعمال میکند تا از این نوع آربیتراژ بین صرافیهای مختلف جلوگیری کند.
در نتیجه اینکه آربیتراژ میتواند یک روش سودآور باشد. البته اگر استراتژیهای آن به درستی اجرا شوند.
روش دیگری که برای آربیتراژ و در یک صرافی به کار میرود، استفاده از جفتارزهای مختلف آن صرافی است. برای مثال ارزهای دیجیتال تتر، اتریوم و بیت کوین را در صرافی بایننس در نظر بگیرید.
سرمایهگذار با مقدار تتری که دارد، یک بیت کوین خریده و منتظر فرصت آربیتراژ میماند. او با در نظر گرفتن نرخ معاملاتی بین جفت ارزهای اتریوم/دلار (ETH/USDT ) و بیت کوین/ اتریوم (ETH/BTC ) شرایط را در لحظه مناسب ارزیابی کرده و سفارش خود را برای خرید اتریوم قرار میدهد. سپس با فروش اتریوم خریداری شده میزان توکن تتر بیشتری نسبت به حالت اولیه خریداری میکند. سپس در صورت ادامهدار بودن شرایط دوباره این چرخه را تکرار میکند.
نکاتی که در این نوع آربیتراژ وجود دارد، استفاده از رباتهای تریدر برای این منظور است؛ چرا که تمامی سفارشات باید در کسری از ثانیه صورت گیرد و علاوه بر آن میزان وجود کارمزد نیز در سودمند بودن یا نبودن معاملات دخیل شود. در این صورت ربات با تصمیمگیری درست میتواند معامله و سود بیدردسری به دست آورد. این نوع آربتراژ در صرافیهای با کارمزد مانند بایننس کمتر اتفاق میافتد، چرا که کارمزد هر سفارش معمولاً بیشتر از فرصت آربیتراژ به وجود آمده میشود و امکان انجام این عمل از بین میرود.
این چرخه بین بیش از ۳ جفت معاملاتی نیز میتواند به وجود آید که پیچیدگیهای خاص خود را به دنبال دارد.
در انتها همانطور که اشاره شد، آربیتراژ ریسکهای متعددی را به همراه دارد. اما اکثر معاملهگرها حاضرند برای اینکه راحت به سود دست پیدا کنند، ریسک آن را بپذیرند.
ترید و تریدر
در چند سال اخیر شاهد رونق چشمگیر بازارهای مالی به ویژه بورس بودهایم و سرمایهگذاری در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتالی توانستهاند برای بسیاری افراد سودآور باشد. به همین دلیل، بحث بازارهایی مانند بورس در میان مردم داغ است و در این میان، طیف گستردهای از مردم با مشاغل و تخصصهای مختلف با اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ترید، تریدر، معاملهگری و … روبهرو میشوند.
ترید (Trade ) ارز دیجیتال به معامله یا خرید و فروش بیت کوین و ارزهای دیجیتال گفته میشود که با هدف کسب سود انجام میگیرد. فرد معاملهگر یا تریدر با هدف کسب سود از نمودارهای قیمتی، اخبار بازار و رویدادهای آتی بازار استفاده میکند.
طبق تعریف اینوستوپدیا، زمانی که صحبت از ترید کردن یا معامله در بازارهای مالی میشود، منظور دادن چیزی (که میتواند پول یا ارز، یک دارایی، کالا، ارز دیجیتال و یا هر شیء دیگری باشد ) و گرفتن چیز دیگری است. فرضاً کسی را در نظر بگیرید که بیت کوین میخرد تا آن را با امید افزایش قیمت در آینده به قیمت بالاتری بفروشد. در واقع او پول داده و بیت کوین خریده و در آینده بیت کوین را با پول مبادله خواهد کرد.
ترید
بر خلاف سرمایهگذاری که به معنای نگهداری بیت کوین برای طولانی مدت است، معاملهگر در ترید به دنبال آن است تا قیمت بیت کوین را پیشبینی کند.
برای پیشبینی قیمتها باید اخبار و رویدادهای این صنعت را دنبال کرد و با نمودارهای مختلف سر و کار داشت. فرد معاملهگر برای رسیدن به مهارت در معاملات نیازمند زمان، سرمایه و تلاش زیاد است.
تریدر
تریدر یا معاملهگر کسی است که در بازارهای مالی به دنبال خرید یا فروش هر نوع دارایی مالی است. این فعالیت میتواند از جانب شخص برای خود، فردی دیگر یا یک سازمان صورت پذیرد.
تفاوت اساسی که بین یک تریدر و یک سرمایهگذار وجود دارد، مدت زمانی است که شخص داراییها را نگهداری میکند. سرمایهگذاران چشمانداز طولانیمدت را در نظر میگیرند اما تریدرها معمولاً به بازههای زمانی کوتاه علاقهمندند تا از روندها کوتاهمدت کسب سود کنند. تریدرها خریدوفروش بیشتری در بازه زمانی یکسان نسبت به سرمایهگذاران انجام میدهند.
معاملهگران در بازار ارز دیجیتال به کسانی میگویند که در بازههای زمانی یک روزه تا چند ماهه به خریدوفروش و مبادله ارزهای دیجیتال مختلف میپردازند. اما سرمایهگذاران با نگاه بلندمدت، به دنبال نگهداری یک تا چند ساله ارزهای دیجیتال در کیف پولهایشان هستند.
ترید رمزارز
ترید یا مبادله ارزهای دیجیتال به استفاده مناسب از نوسان آنها، اخبار و رویدادهای مختلف و به کارگیری استراتژیهای مبادلاتی برای کسب سود اطلاق میگردد. ابزار کار معاملهگرها با سرمایهگذاران تفاوتهای جزئی دارد. برای نمونه آنها اغلب از صرافیهای آنلاین برای خرید و فروش لحظهای ارزهای دیجیتال یا تبدیل آنها به یکدیگر استفاده میکنند، محل نگهداری داراییهای دیجیتالشان متفاوت است و در مقابل ریسک کاری که انجام میدهند نیز به تبع بیشتر است.
معامله کردن نیازمند تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال در بازههای زمانی مختلف است که مستلزم آن یادگیری دانش تحلیل تکنیکال و استفاده از تحلیل فاندامنتال است تا تریدر قادر به شناسایی فرصتهایی باشد که بازار در اختیارش قرار میدهد.
خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا همان تریدینگ (Trading ) انواع مختلفی دارد. نکتهای که در تمامی آنها باید رعایت شود، عنصر اصلی معاملات یعنی صبر کردن است. همچنین هر کدام از سبکهای مختلف باید برای مدت زمان قابل قبولی آزمایش شود تا مفید بودن یا نبودن آن در شما مشخص گردد. اما با این حال همیشه قیمتها موافق تحلیل شما پیش نمیرود. کلید پیروزی در ترید کردن تعداد موفقیتهای بالا نسبت به شکستهای آن است.
گفتنی است که سبک مناسب خرید و فروش برای هرکس متفاوت است. نکته مهم دستیابی به سبکی است که در آن موفق هستید.
انواع مختلف روشهای معاملهگری
1-داد و ستد فوری یا اسکالپینگ (Scalping )
اسکالپینگ یا خرید و فروش با هدف سودبری فوری به دنبال سود کردن (هرچند سود بسیار جزئی ) از مبادله ارز دیجیتال در بازههای زمانی بسیار کوتاه مدت است. این نوع از تریدینگ میتواند در عرض چند دقیقه تا چند ساعت انجام شود. برای مثال شما اتریوم را در قیمت ۵۰۰ دلار خریداری میکنید و چند دقیقه بعد آن را در قیمت ۵۰۵ دلار میفروشید. سپس دوباره با پایین آمدن قیمت آن را در ۵۰۲ دلار میخرید و در ۵۰۴ دلار میفروشید. در چنین مواردی باید حدضرر خود را نسبت به قیمتی که خریداری کردهاید، بسیار نزدیک نگه دارید تا از ضررهای هنگفت احتمالی در امان باشید.
این نوع از مبادله ارز دیجیتال نیازمند مهارت، تمرکز، صرف زمان، مدیریت ریسک و اندکی هم شانس است؛ هرچند اگر آن را خوب انجام دهید، سود خوبی در مدت زمان کمی نصیبتان میشود.
2-داد و ستد روزانه (Day Trading )
ترید روزانه همان چیزی است که از واژه آن میتوان فهمید. این نوع از مبادله مشابه نوع قبلی است اما به جای چند دقیقه، معاملات در طول یک روز انجام میشود.
در این معاملات نیز از حدضرر استفاده میکنید و معمولاً سودی که به دنبالش هستید، کمی بیشتر از معاملات اسکالپینگ است.
از آنجا که خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال به ساعات خاصی محدود نمیشود و به صورت ۲۴ ساعته در جریان است، در نوع دیگری از سبکهای معاملهگری به نام Intra-day Trading بنا به تصمیم تریدر خرید و فروش میتواند به بیش از یک روز نیز بیانجامد.
2-داد و ستد نوسانی یا سووینگ (Swing Trading )
خرید و فروش نوسانی یا سووینگ در بازههای زمانی طولانیتری صورت میگیرد. در این روش شما با توجه به کف قیمت نسبی ایجاد شده، موقعیت میگیرید. پس از خریداری دارایی آن را در قیمتی که به تحلیل شما سقف نسبی قیمت است، به صورت یکباره یا تدریجی میفروشید. برای موقعیت فروش نیز عکس این مطلب صادق است.
خرید و فروش نوسانی معمولاً در بازههای زمانی چند روزه تا چند هفته انجام میشود. این بدان معناست که شما پس از موقعیتگیری، شاهد افتوخیز قیمت خواهید بود و نیازی نیست در این باره نگران شوید.
اگر در تحلیل تکنیکال مهارت داشته باشید، یعنی مثلاً بتوانید الگوها را به خوبی شناسایی کنید و سطوح حمایتی و مقاومتی را تشخیص دهید، احتمالا بهترین گزینه خرید و فروش نوسانی خواهد بود. ارزهای دیجیتال نوسان بالایی دارند و یک تریدر با سبک خرید و فروش نوسانی به دنبال یافتن سقفها و کفهای احتمالی است تا از امواج قیمتی نهایت استفاده را ببرد.
معمولاً آنهایی که به صورت نوسانی خرید و فروش میکنند، توجیه بسیار بالایی برای نتیجهای که میگیرند از زمانی که صرف میکنند، دارند. حدضررها در این نوع معاملات فاصله بیشتری با قیمت خریداری شده دارند.
3-داد و ستد موقعیتگیری (Position Trading )
این نوع خرید و فروش دیدگاه کلیتری نسبت به خرید و فروش نوسانی بوده و در واقع نسخهای از ترید کردن در سرمایهگذاری است. در این سبک معاملهگری موقعیت خرید یا فروشی میگیرید و سپس تا هفتهها، ماهها و حتی سالها در آن باقی میمانید.
این سادهترین نوع از تریدینگ است که با این حال قواعد مخصوصی دارد. مثلا کسی را در نظر بگیرید که از سال ۲۰۱۷ و زمانی که بیت کوین ۱۰۰۰ دلار بوده، موقعیت خرید خود را همچنان حفظ کرده است. یا شخص دیگری که با رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۵ هزار دلار دلار تا به امروز در موقعیت فروش خود باقی مانده است. (در زمان نگارش این مطلب قیمت بیت کوین حدود ۵ هزار دلار است )
موقعیتگیری شباهت بسیاری به سرمایهگذاری دارد اما کاملاً به آن شبیه نیست. هدف نهایی در این نوع تریدینگ رسیدن به سود قابل توجهی در بلندمدت است.
اصطلاحات ترید
- سرمایهگذاری یک روش بلندمدت برای نگهداری و افزایش ارزش دارایی در طول زمان است
- ترید کردن به معنی گرفتن موقعیت خرید یا فروش و کسب سود از آن است. اما سرمایهگذاری به معنی داشتن مالکیت بر روی یک دارایی است که ابزار ذخیره ارزش محسوب میشود و هدف از آن افزایش ارزش دارایی در طول زمان است.
وقتی مردم در بیت کوین سرمایهگذاری میکنند به معنای این است که قصد خرید و فروش نداشته و تصمیم دارند در بلند مدت بیت کوینهای خود را نگهدارند. به عبارت دیگر آنها معتقدند که فارغ از فراز و نشیبهایی که در طول مسیر رخ میدهد، در نهایت قیمت بیت کوین بالا میرود. معمولاً افراد به دلیل این که به تکنولوژی، رویکرد آن و تیم پشت ارز مورد نظر خود باور دارند در آن ارز دیجیتال سرمایهگذاری میکنند.
افرادی مانند وارن بافت یک سرمایهگذار هستند. آنها سهام شرکتهای مختلف را میخرند. اگر مالک بخشی از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی باشید، به دنبال کسب سود از افزایش ارزش آن نخواهید بود بلکه تداوم رشد ارزش آن را در بلندمدت دنبال خواهید کرد.
سرمایهگذاران لزوماً از مفهوم حد ضرر استفاده نمیکنند. آنها با برخی دلایل، سرمایهگذاری خود را در ابتدا شکل میدهند و تا زمانی که این دلایل صادق است، به سرمایهگذاری خود اعتماد میکنند.
سرمایهگذاران، نگهدارندگان واقعی به حساب میآیند. آنها خیلی به نمودارها نگاه نمیکنند، مگر زمانی که بخواهند موقعیت سرمایهگذاری خود را افزایش دهند.
افرادی که به دنبال سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال هستند، بیش از هر چیز دیگر باید مشخصههای بنیادین یا فاندامنتال یک پروژه را مورد بررسی قرار دهند. این افراد که قصد سرمایهگذاری چند ساله در بازار را دارند، باید کیف پول مناسبی انتخاب کنند (صرافیها یا کیف پولهای گرم به هیچ وجه انتخاب خوبی برای نگهداری ارزهای دیجیتال برای چندین سال نیستند ) و پس از بررسی جوانب مختلف ارزهای دیجیتالی که قصد خریدشان را دارند، آنها را به کیف پول منتقل کنند.
در ادامه به سراغ برخی از اصطلاحات و مفاهیمی که در اکثر معاملات بیت کوین و ارزهای دیجیتال با آن مواجه میشویم، میرویم.
1-پلتفرم معامله بیت کوین، کارگزاری و بازارها
پلتفرمهای معاملهی بیت کوین، وبسایتهای هستند که در آنها سفارشات فروشنده و خریدار به صورت خودکار با یکدیگر منطبق میشوند. لازم به ذکر است که یک پلتفرم معامله با کارگزاری بیت کوین متفاوت است.
برخلاف پلتفرمهای معامله، کارگزاریها، بیت کوین را بطور مستقیم و معمولاً با هزینهی کارمزد بالاتر به شما میفروشند. پلتفرمهای معامله با بازارهای بیت کوین نیز متفاوتاند. در یک بازار بیت کوین، خریدار و فروشنده به صورت مستقیم با یکدیگر در ارتباطاند و واسطهای میان آنها وجود ندارد.
2-لیست سفارش (The Order Books )
لیست کامل سفارشات خرید و فروش در فهرستی با نام دفتر سفارشات یا اردر بوک (Order Book ) ثبت میشوند. این لیست از دو قسمت خرید (Bids ) و فروش (Ask ) تشکیل شده است. سفارشات خرید در یک پلتفرم معاملاتی پیشنهاد خرید (Bid ) نام دارند؛ چرا که در چنین سفارشاتی خریدار قیمتی برای خرید یک دارایی پیشنهاد میکند. سفارشهای فروش نیز طلب (Ask ) نام دارند و در آنها فروشنده خواستار قیمت خاصی برای فروش دارایی خود است.
3-قیمت بیت کوین (Bitcoin Price )
افراد وقتی قیمت بیت کوین را چک میکنند، در واقع آخرین قیمت معاملهی انجام شده در پلتفرم معاملاتی مربوط را مشاهده میکنند. از آنجایی که نهادی مشخص برای تعیین قیمت بیت کوین ندارد، پلتفرمهای مختلف دارای قیمتهای متفاوتی در خصوص این ارز دیجیتال هستند.
برای نمونه شاید قیمت دلاری بیت کوین در برخی کشورها با قیمت بیت کوین در آمریکا اندکی متفاوت باشد؛ چرا که معاملات در چنین کشورهایی دارای شکل و شمایل متفاوتی است و از طرفی تحت تاثیر قیمت ارز رایج آن کشور نیز قرار دارد.
¨ گاهی اوقات در قیمتها شاهده واژههای بیشترین و کمترین قیمت هستیم که به معنای بیشترین و کمترین قیمت بیت کوین در ۲۴ ساعت گذشته است.
4-بازارهای گاوی و خرسی
این اصطلاحات برای روند کلی بازار در هنگام صعودی یا نزولی بودن آن، استفاده میشود. دلیل استفاده از نام این حیوانات در این بازار، به دلیل نوع حملهی آنها در هنگام مبارزه است؛ گاو شاخهای خود را به سمت بالا پرتاب میکند و خرس در هنگام حمله پنجههای خود را به سمت پایین روی مهاجم فرود میآورد. بنابراین این حیوانات استعارههایی از روند بازار هستند. اگر روند بازار صعودی باشد در اصطلاح بازار گاوی و اگر بازار نزولی باشد بازار خرسی است.
5-حجم معاملات (Volume )
حجم معاملات، تعداد کل بیت کوینهایی است که در یک تایم فریم معین (معمولا ۲۴ ساعت اخیر ) معامله شده است. حجم معاملات به معاملهگر کمک میکند که به درک درستی از اهمیت یک روند برسد. روندهای مهم معمولاً با حجم معاملات گسترده همراه است، در حالی که روند ضعیف حجم کمی در معاملات خواهد داشت.
به عنوان مثال، یک روند صعودی سالم با افزایش حجم معاملات در هنگام افزایش قیمت و کاهش حجم معاملات در هنگام کاهش قیمت همراه است. کارشناسان توصیه میکنند اگر شاهد تغییر ناگهانی جهت در قیمت بودید، ابتدا برآوردی از حجم معاملات انجام دهید. در این صورت خواهید فهمید که این تغییر ناگهانی اصلاحی ساده در بازار است یا مهر تاییدی بر تغییر روند بازار.
6-سفارش آنی (Market Order )
سفارش آنی یا مارکت اوردر را میتوان در پلتفرم معاملاتی تنظیم کرد. در چنین سفارشی، معامله سریعاً با هر قیمتِ ممکن انجام میشود. شما فقط مقدار بیت کوینی را که میخواهید بفروشید یا بخرید را در سفارش خود قرار میدهید، سپس صرافی مبادله را سریعاً انجام میدهید. بعد از تمامی این مراحل پلتفرم معاملاتی، سفارش خریدار و فروشنده را مطابقت میدهد.
به احتمال قوی، وقتی سفارش آنی ثبت شود، سفارش یک فروشنده یا خریدار با یکدیگر منطبق نمیشود، بلکه چندین فرد با قیمتهای مختلف خواهان انجام معامله خواهند بود.
برای مثال، شما یک سفارش آنی برای خرید ۵ بیت کوین را در صرافی قرار میدهید. پلتفرم معامله به دنبال ارزانترین فروشندهی در دسترس میگردد. سفارش شما وقتی به اتمام میرسد که فروشندهی کافی برای تکمیل ۵ بیت کوین وجود داشته باشد. بستگی به قیمت فروشندگان در دسترس، ممکن است ۳ بیت کوین اول از یک فروشنده و ۲ بیت کوین بعدی از یک فروشنده با قیمت بالاتر انجام شود.
به عبارت دیگر، در یک سفارش آنی، شما تا زمانی که نتیجه مورد تقاضا حاصل شود، به خرید و فروش ادامه میدهید. نکتهای که باید در قرار دادن سفارشات آنی به آن توجه داشته باشید این است که این احتمال وجود دارد تا خرید خود را با قیمتی بالاتر از قیمت دلخواه انجام دهید یا در حالتی دیگر داراییهای خود را قیمتی کمتر از قیمت مورد تقاضا به فروش برسانید.
7-لیمیت اوردر (Limit Order )
این نوع ثبت سفارش به شما این قابلیت را میدهد که بیت کوین را با قیمت مشخصی که در نظر دارید خرید یا آن را به فروش برسانید. از طرفی این احتمال نیز وجود دارد که سفارشهای هیچ گاه کامل نشود؛ چرا که خریداران یا فروشندگان کافی، منطبق با درخواستتان، وجود ندارد.
بگذارید با مثالی مفهوم لیمیت اوردر را تشریح کنیم:
فرض کنید شما سفارش فروش ۵ بیت کوین را با قیمت ۱۰ هزار دلار به صورت لیمیت اوردر در صرافی قرار میدهید. ممکن است ۴ بیت کوین توسط خریدارها با این قیمت تکمیل شود و برای بیت کوین آخر خریداری وجود نداشته باشد و مدتها لیمیت اوردر شما ناتمام باقی بماند تا زمانی که برای آن یک بیت کوین هم مشتری به قیمت ۱۰ هزار دلار وجود داشته باشد.
8-سفارش استاپ لاس (Stop-loss Order )
این نوع از سفارش به شما این قابلیت را میدهد تا در صورتی که ارزی در صرافی دارید و قیمت آن در آینده به طور چشمگیر کاهش یافت، آن ارز را با کمترین ضرر بفروشید.
در واقع این سفارش به پلتفرم معاملاتی میگوید اگر قیمت بیت کوین درصد معینی کاهش یافت و به مقدار خاصی رسید، من بیت کوین را در سطح قیمتی مشخصی میفروشم؛ بنابراین با این روش ضرر به حداقل میرسد. وقتی که قیمت به مقدار حد ضرری که شما از پیش قرار دادید رسید، سفارش شما همانند سفارش لیمیت اوردر در صرافی قرار داده میشود.
به عبارت دیگر پس از رسیدن قیمت به حد ضرری که از پیش تعیین شده، پلتفرم معامله شروع به فروش ارز شما خواهد کرد.
9-کارمزد سفارشگذار (Maker ) و سفارشبردار (Taker )
اصطلاح دیگری که ممکن است هنگام معامله با آن مواجه شوید، کارمزد خریدار و فروشنده است که شاید گیجکنندهترین اصطلاحات در حوزهی ترید باشند.
صرافیها مایل به تشویق مردم به معامله هستند. به عبارت دیگر یک صرافی تمایل دارد تا تریدر به عنوان یک بازارساز یا سفارش گذار عمل کند. بنابراین شما هر سفارش خرید و فروشی که در صرافی ایجاد میکنید که با هیچ خریدار و فروشندهای مطابقت ندارد، مثلا یک لیمیت اوردر، در واقع این شما هستید که نقش سفارشگذار را ایفا میکنید و به همین دلیل کارمزد کمتری پرداخت خواهید کرد.
در طرف دیگر سفارش بردار وجود دارد که مثلا سفارشی آنی در صرافی قرار میدهد که سریعا تکمیل میشود؛ چرا که قبل از او یک سفارشگذار سفارشی را قرار داده که با سفارش او تطبیق میشود. پذیرندگان معمولا سفارشات صرافی را کاهش میدهند، پس کارمزد بیشتری به نسبت سفارشگذاران دارند.
بهتر است با مثال این مفاهیم را توضیح دهیم، تصور کنید شما قصد خرید یک بیت کوین به قیمت ۱۰ هزار دلار را دارید، ولی پایینترین قیمت موجود در صرافی ۱۱ هزار دلار است، بنابراین شما نقش سفارشگذار را دارید، چرا که سفارشی جدید در صرافی ایجاد کردهاید که میتواند با یک خریدار احتمالی مطابقت داده شود.
در مقابل تصور کنید شما یک لیمیت اوردر برای خرید بیت کوین به قیمت ۱۱.۵ هزار دلار را در صرافی قرار میدهید ولی کمترین قیمت فروشنده ۱۱ هزار دلار است، در نتیجه سفارش شما سریع انجام میشود و شما نقش پذیرندهی سفارش را دارید از آنجایی که شما گزینههای موجود در صرافی را کاهش میدهید کارمزد بالاتری را پرداخت میکنید.
لیمیت اوردر (Limit order) و استاپ لیمیت (Stop-Limit)
اگر در معاملات ارزهای دیجیتال تازهکار باشید، حتما در هنگام معامله در صرافیهایی مانند بایننس، به دو اصطلاح سفارش محدود یا همان لیمیت اوردر (Limit-Order) و استاپ لیمیت (Stop-Limit) برخورد میکنید. در این پست به زبان ساده مفهوم و نحوه استفاده از این دو نوع سفارش را توضیح میدهیم.
سفارش محدود یا همان لیمیت اوردر (Limit-Order )
لیمیت اوردر سفارشی برای خرید یا فروش یک دارایی در یک قیمت مشخص است. لیمیت اوردر یکی از سادهترین انواع سفارش در صرافیهای ارز دیجیتال است. برای مثال اگر شما قصد خرید بیت کوین با قیمت ۵,۵۰۰ دلار را داشته باشید، میتوانید یک لیمیت اوردر ثبت کنید. سفارش شما فقط زمانی تکمیل میشود که قیمت ۵,۵۰۰ دلار یا پایینتر برای این ارز دیجیتال در سفارشات فروش در دسترس باشد. اگر تمام سفارشهای فروش در قیمتهای بالاتر از این وجود داشته باشند، باید انقدر صبر کنید تا قیمت به آن چیزی که مد نظر شماست برسد و سپس سفارش تکمیل میشود.
همین موضوع برای فروش هم صدق میکند. اگر به فرض مثال شما قصد فروش بیت کوینهای خود با قیمت ۵,۵۰۰ دلار را داشته باشید، میتوانید یک لیمیت اوردر ثبت کنید. سفارش شما فقط زمانی تکمیل میشود که قیمت ۵,۵۰۰ دلار یا بالاتر برای این ارز دیجیتال در دسترس باشد. اگر تمام سفارشهای خرید در قیمتهای بالاتر از این وجود داشته باشند، باید انقدر صبر کنید تا قیمت به آن چیزی که مد نظر شماست برسد و سپس سفارش تکمیل میشود.
استفاده از لیمیت اوردر
معاملهگران در شرایط مختلف میتوانند از لیمیت اوردرها استفاده کنند مثل زمانی که قیمت یک دارایی به سرعت در حال صعود یا سقوط است و معاملهگر نگران سود و ضررش میشود. همچنین معمولا در زمانی که معاملهگر قصد خرید یک دارایی را با قیمتی خاص دارد که فقط در آن صورت سود میکند، از این نوع سفارش بهره میبرد.
فرض کنید یک تریدر تحلیل میکند که قیمت فعلی بیت کوین (مثلا ۵,۰۰۰ دلار ) بالاست و پیشبینی سقوط تا ۳,۲۰۰ دلار را کرده است. او میتواند یک لیمیت اوردر تنظیم کند که فقط در صورت رسیدن قیمت بیت کوین به ۳,۲۰۰ دلار یا پایینتر، تکمیل میشود.
برای ثبت سفارش محدود یا لیمیت اوردر در صرافیها معمولا سه قسمت وجود دارد که با پر کردن دو مورد از آنها سومی به طور خودکار پر میشود. این سه قسمت عبارتند از:
1-قیمت (Price )
قیمت مورد نظر شما برای خرید یا فروش هر واحد دارایی.
2-مقدار (Amount )
تعداد واحدهایی که قصد خرید آن را دارید مثلا اگر قصد خرید ۰.۱ واحد از یک ارز دیجیتال را دارید، عدد ۰.۱ را وارد میکنید.
3-کل (total )
قیمت مورد نظر شما ضرب در مقداری که قصد خرید آن را دارید میشود کل مبلغ پرداختی (برای خرید ) یا کسب شده (از فروش )
به صورت دستی یا با کلیک بر روی دفتر سفارشات در کنارههای صفحه میتوان قیمت لیمیت اوردر را مشخص کرد. مقدار را میتوان هم به صورت دستی یا با کلیک بر گزینههای درصدی مشخص کرد. مثلا اگر ۱۰۰ درصد انتخاب شود بدان معناست که ۱۰۰ درصد سرمایه شما برای خرید یا فروش اختصاص داده شود. متغیر کل هم با وارد کردن قیمت و مقدار به طور خودکار تکمیل میشود اما در صورتی که آن را به صورت تغییر دهید، مقدار هم نسبت به آن تغییر میکند.
به عنوان مثال، در گیف زیر تریدر قصد دارد تا یک لیمیت اوردر برای فروش ریپل (XRP ) های خود ثبت کند.
سفارش استاپ لیمیت (Stop-Limit )
استاپ لیمیت سفارشی است که در آن اگر قیمت به نقطه X برسد، یک سفارش با قیمت Y ثبت میشود. لیمیت اوردر برای معاملات حرفهای و دقیق بسیار کاربرد دارد و معمولا برای کاهش ریسک استفاده میشود. مثلا شما یک سفارش استاپ لیمیت فروش برای بیت کوین ثبت میکنید و مثلا میگویید اگر قیمت بیت کوین به ۵,۵۰۰ دلار یا بالاتر رسید، یک سفارش فروش با قیمت ۵,۷۰۰ دلار ثبت کن.
استفاده از استاپ لیمیت
احتمالا در تحلیلها دیدهاید که میگویند اگر قیمت از فلان سطح عبور کند، یک رشد شدید تا فلان قیمت خواهد داشت. مثلا میگویند اگر قیمت بیت کوین از مقاومت ۴,۲۰۰ دلار عبور کند تا ۵,۲۰۰ دلار رشد خواهد کرد. یا اگر به زیر ۳۸۰۰ برسد، سقوط شدیدی در انتظار خواهد بود، پس توقف ضرر یا استاپ لاس خود (stop loss ) خود را در ۳۸۰۰ قرار دهید.
اما اگر شما در هنگام عبور قیمت از مقاومت (هنگام صعود ) یا رفتن به زیر حمایت (هنگام نزول )، خواب باشید یا دسترسی به اینترنت برای خرید نداشته باشید چه؟ اگر قیمت سقوط کند و نتوانید سریعا اقدام به فروش کنید چه؟ اگر نتوانید در زمان اوج قیمت بفروشید چه؟ اینجاست که استاپ لیمیت به کمک شما میآید.
به سادگی میتوانید طبق تحلیل خود، سفارش خرید یا فروش در قیمت مشخصی را تعیین کنید به صورتی که وقتی قیمت به نقطه X رسید یک سفارش با قیمت Y برای شما ثبت کند.
با این حال استاپ لیمیت علاوه بر کاهش ریسک میتواند ریسکهایی را هم برای معاملهگران همراه داشته باشد که البته به دلیل تحلیل اشتباه است.
برای ثبت سفارش استاپ لیمیت در صرافیها معمولا چهار قسمت وجود دارد. این چهار قسمت عبارتند از:
1-استاپ (Stop )
نقطهای که اگر قیمت به آن برسد، سفارش (خرید یا فروش ) ثبت میشود.
2-لیمیت (Limit )
قیمت سفارشی که در زمانی که قیمت به نقطه استاپ رسید، ثبت میشود.
3-مقدار (Amount )
تعداد واحدهایی که قصد خرید آن را دارید مثلا اگر قصد خرید ۰.۱ واحد از یک ارز دیجیتال را دارید، عدد ۰.۱ را وارد میکنید.
4-کل (total )
قیمت مورد نظر شما ضرب در مقداری که قصد خرید آن را دارید میشود کل مبلغ پرداختی (برای خرید ) یا کسب شده (از فروش )
مثلا اگر بخواهیم وقتی قیمت بیت کوین به ۴,۲۰۰ دلار یا بالاتر رسید، سفارش خریدی با قیمت ۴,۲۷۰ ثبت شود، استاپ را ۴,۲۰۰ و لیمیت را ۴,۲۷۰ تعیین میکنیم.
یا اگر بخواهیم وقتی قیمت بیت کوین به ۳,۸۰۰ دلار یا پایینتر رسید، سفارش فروشی با قیمت ۳,۷۳۰ ثبت شود، استاپ را ۳,۸۰۰ و لیمیت را ۳,۷۳۰ تعیین میکنیم.
تمرین کردن و کسب تجربه به شما کمک میکند تا به خوبی نوع سفارشی که باید ثبت کنید را تشخیص دهید. همچنین در صورتی که برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال در صرافیها قصد استفاده از این دو نوع سفارشی که توضیح دادیم را ندارید، توصیه ما استفاده از سفارش مارکت (Market Order ) است که در آن صرافی به طور خودکار بهترین قیمت برای تکمیل سریع سفارش را تعیین میکند.
سازوکار صرافیهای ارز دیجیتال
صرافیها در همه بازارها از جمله فارکس، اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال، جایی هستند که خریداران و فروشندگان به هم میرسند. اگر این نقاط تلاقی وجود نداشته باشند، افراد برای انجام معاملات خود مجبور میشوند در شبکههای اجتماعی یا جایی شبیه آن تبلیغ کنند. مثلاً اگر بخواهید بیت کوین خود را با اتریوم مبادله کنید، باید پیشنهاد خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کنید و امیدوار باشید که شاید کسی پیدا شود و پیشنهاد شما را بپذیرد و حاضر به معامله شود.
صرافیهای ارز دیجیتال این مشکل را برطرف کرده و محیطی نسبتاً امن را برای معاملات ارزهای دیجیتال فراهم کردهاند. با وجود صرافیهای ارز دیجیتال دیگر نیازی نیست بهدنبال طرف معامله بگردید و شخصی را پیدا کنید که مایل به خرید ارزهای دیجیتال شما یا فروش ارزهای دیجیتال خود باشد. در صرافیهای ارز دیجیتال، کاربران بسیاری را پیدا میکنید که بهدنبال انجام معامله هستند و به همین دلیل، معاملات شما در کمترین زمان ممکن و بهراحتی انجام میشوند.
اگر تاکنون از صرافیهای ارز دیجیتال استفاده کرده باشید، احتمالاً بدون اطلاع خودتان در یکی از نقشهای میکر (بازارساز ) یا تیکر (بازارپذیر ) قرار گرفتهاید. حتی ممکن است در معاملات مختلف، هردوی این نقشها را ایفا کرده باشید. معاملهگران گاهی در یک بازار هم بهعنوان میکر و هم بهعنوان تیکر عمل میکنند.
میکرها و تیکرها عاملی اصلی حیات بسیاری از پلتفرمهای معاملاتی هستند و نبود یا کمبود آنهاست که صرافیهای قدرتمند را از صرافیهای ضعیف متمایز میکند. همان طور که اشاره کردیم، در این مقاله در مورد مفهوم میکر و تیکر صحبت خواهیم کرد؛ اما پیش از آن، بهتر است یک ویژگی اساسی صرافیهای ارز دیجیتال و داراییهای دیجیتال را بررسی کنیم که حتماً نام آن را خیلی شنیدهاید: نقدینگی.
نقدینگی
وقتی میگوییم مثلاً فلان دارایی نقدینگی دارد یا یک دارایی دیگر نقدینگی ندارد، منظورمان چیست؟ نقدینگی به این معناست که یک دارایی را تا چه اندازه آسان و سریع میتوان فروخت. هرچقدر که یک دارایی نقدینگی بالاتری داشته باشد یا بهبیان دیگر نقدشوندهتر باشد، فروش و تبدیل آن به پول نقد یا هر دارایی دیگری راحتتر و سریعتر انجام میشود.
یک اونس طلا یک دارایی با نقدینگی بالاست، یا بهبیان دیگر، یک دارایی نقدشونده است؛ چراکه در مدتزمان کوتاهی میتوان آن را بهراحتی به پول نقد تبدیل کرد. در مقابل، داراییهای مانند املاک و مستغلات نسبت به طلا نقدشوندگی پایینتری دارند یا بهعبارتی نقدناشونده هستند؛ چراکه زمان بیشتری برای فروش آنها لازم است. نقدینگی بازار هم تقریباً چیزی شبیه به همین موضوع است.
وقتی حجم فعالیت در یک بازار تا این اندازه بالا باشد، بالاترین قیمت پیشنهادی برای فروش و پایینترین قیمت پیشنهادی برای خرید در محدودهای نزدیک به هم خواهند بود؛ یعنی جایی که خریداران و فروشندگان به یک نقطه مشترک میرسند. در نتیجه، تفاوت بین بالاترین پیشنهاد خرید و کمترین پیشنهاد فروش بسیار کم خواهد بود. این تفاوت قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش را شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش مینامند.
در مقابل، یک بازار با نقدینگی پایین هیچیک از این خصوصیات را ندارد. اگر بخواهید یک دارایی را در چنین بازاری بفروشید، در فروش آن با قیمت مناسب مشکل خواهید داشت؛ زیرا تقاضای زیادی برای آن وجود ندارد. در نتیجه، شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش در بازارهای با نقدینگی پایین، معمولاً بسیار زیاد است.
اکنون که با مفهوم نقدینگی آشنا شدیم، سراغ بررسی دو مفهوم بازارساز و بازارپذیر میرویم.
میکر یا بازارساز (Maker)و تیکر یا بازارپذیر (Taker)
عبارات بازارساز و بازارپذیر یا همان میکر و تیکر برای هر کسی که از صرافیهای ارز دیجیتال استفاده کرده باشد آشناست. همان طور که میبینید، واژه بازار در هر دوی این عبارات مشترک است. ارزهای دیجیتال هم مانند هر دارایی دیگری نیازمند محیطی برای خریدوفروش هستند. بهبیان دیگر، برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال، به یک بازار اختصاصی احتیاج داریم که در حال حاضر، صرافیهای ارز دیجیتال این بازار را در اختیار ما قرار میدهند.
امروزه صرافیهای ارز دیجیتال انواع متنوعی دارند و خود به دو نوع متمرکز و غیرمتمرکز تقسیم میشوند. نحوه انجام معاملات و تکمیل سفارشها در این صرافیها با یکدیگر متفاوت است. انواع جدیدتر و غیرمتمرکز صرافیهای ارز دیجیتال، برای انجام معاملات از یک نوآوری به نام بازارساز خودکار استفاده میکنند.
نوآوری صرافیهای غیرمتمرکز در دنیای ارزهای دیجیتال بهشدت ارزشمند است؛ اما حقیقت این است که با وجود افزایش محبوبیت صرافیهای غیرمتمرکز، هنوز هم بیشترین تعداد کاربران در صرافیهای متمرکز فعالیت دارند چون امکانات و فرصتهایی که این صرافیها ارائه میکنند، بسیار متنوع است و کارکردن با آنها، هنوز هم برای اغلب کاربران سادهتر است.
صرافیهای متمرکز بر پایه مکانیسمی به نام دفتر سفارشات (Order Book ) کار میکنند. نحوه کار این صرافیها به این شکل است که ابتدا کاربران سفارشهای خرید و فروش خود را (با ذکر مقدار و مبلغ پیشنهادی ) در دفتر سفارشات ثبت میکنند. سپس موتور تطبیق خودکار صرافی، سفارشات خرید و فروش را بر اساس قیمتهای پیشنهادی با یکدیگر تطبیق میدهد و از این طریق آنها را تکمیل میکند.
بنابراین در این صرافیها، دو نوع کاربر وجود دارد: کاربری که سفارش خرید یا فروش را ثبت میکند و کاربری که این سفارش را برمیگزیند. دسته اول از کاربران را میکر (market maker ) یا سفارشگذار میخوانند و دسته دوم، تیکر (market taker ) یا سفارشبردار نامیده میشوند.
میکر (بازارساز) و تیکر (بازارپذیر)
همان طور که گفته شد، بهطور کلی میکر کسی است که یک سفارش خرید یا فروش را ایجاد میکند و از این طریق زمینه را برای انجام یک معامله فراهم میآورد. تیکر نیز کسی است که آن سفارش را با معیارهای موردنظر خود مناسب دیده و آن را میپذیرد تا معامله انجام شود. معاملهگرانی که در یک صرافی فعالیت میکنند، یکی از این نقشها را برعهده دارند. البته گاهی ممکن است یک معاملهگر هم بازارساز باشد و هم بازارپذیر.
میکر یا سفارشگذار کیست؟
صرافیها معمولاً قیمت یک دارایی را بر اساس آخرین سفارشهای تکمیلشده در دفتر سفارشات تعیین میکنند. دفتر سفارشات جایی است که همه پیشنهادهای خریدوفروش از سوی کاربران در آن ثبت میشود.
یک سفارش در واقع دستورالعملی است که میتواند چیزی شبیه به این باشد: ۲ واحد بیت کوین را در قیمت ۴۵,۰۰۰ دلار بفروش . این سفارش در دفتر سفارشات ثبت میشود و هر زمان که خریداری حاضر شد بیت کوین را به قیمت ۴۵٬۰۰۰ دلار بخرد، سفارش انجام میشود.
بعد از این معامله، قیمت بیت کوین در آن صرافی ۴۵٬۰۰۰ دلار خواهد بود (تا زمانی که معامله بعدی با قیمت دیگری انجام شود.)
مثالی که در بالا بیان شد، نمونهای از یک سفارش محدود (Limit Order ) است. سفارشهای محدود، سفارشهایی هستند که شرایط خاصی برای تحقق آنها قید میشود. بهعنوان مثال، در زمان نگارش این مقاله قیمت بیت کوین کمی بیشتر از ۳۹,۰۰۰ دلار است و وقتی شما سفارشی را برای فروش بیت کوین در قیمت ۴۵,۰۰۰ دلار ثبت میکنید، در واقع شرطی را قید کردهاید که هنوز برآورده نشده است.
در مقابل این نوع از سفارش، سفارشهای بازار (market order ) وجود دارند که شرط خاصی برای آنها قید نمیشود و تقریباً بلافاصله پس از ثبت سفارش (با اولین قیمت در دسترس ) اجرا میشوند. بهعنوان مثال وقتی که شما برای خرید ۲ بیت کوین سفارش بازار ثبت میکنید، به صرافی اجازه میدهید تا از میان پایینترین سفارشهای محدود فروش، ۲ بیت کوین برایتان بخرد.
تیکر یا سفارشبردار
نقش تیکر یا سفارشبردار دقیقاً عکس میکر است.
¨ تیکرها کسانی هستند که سفارشهای بازار را در صرافی ثبت میکنند و در کمترین زمان و با اولین قیمت در دسترس، سفارش خود را به انجام میرسانند. آنها در حقیقت از سفارشهای محدودی که میکرها پیشتر ثبت کرده بودند برای انجام معامله خود استفاده میکنند.
بنابراین اتفاقی که میافتد اینگونه است: میکرها با قراردادن یک سفارش محدود در دفتر سفارشات، نقدینگی صرافی را افزایش میدهند؛ چراکه خریدوفروش را برای کاربران آسانتر میکنند. از سوی دیگر، تیکرها از طریق یک سفارش بازار که پیشتر توضیح دادیم، بخشی از این نقدینگی را برداشت میکنند. تیکرها با این کار سفارشهای موجود در دفتر سفارشات را بلافاصله تکمیل میکنند.
اگر قبلاً در صرافیهای ارز دیجیتال سفارش بازار (Market Order ) ثبت کردهاید یا خریدوفروش فوری انجام دادهاید، باید گفت که در نقش یک تیکر یا سفارشبردار عمل کردهاید و اگر از سفارشهای محدود (limit orders ) استفاده کردهاید، در نقش میکر ظاهر شدهاید.
البته توجه به این نکته ضروری است که برخی از صرافیها (عموماً صرافیهای کمتر شناختهشده و با نقدینگی اندک )، از قابلیت سفارش بازار استفاده نمیکنند و فقط امکان ثبت سفارشهای محدود را دارند. اگر در این صرافیها معامله میکنید، حتماً باید یک سفارش محدود ثبت کنید؛ اما با این وجود باز هم میتوانید تیکر باشید. نکته اینجاست که اگر سفارش شما تکمیلکننده سفارش محدود دیگری باشد، شما تیکر هستید.
کارمزد میکر و تیکر در صرافیها
صرافیها بخش قابلتوجهی از درآمد خود را با دریافت کارمزد از معاملاتی که میان کاربران انجام میشود کسب میکنند. یعنی هر بار که سفارش شما انجام میشود، مقدار کمی از آن را بابت کارمزد پرداخت میکنید؛ اما مقدار کارمزد در صرافیهای گوناگون متفاوت است و به حجم سفارش و نقش شما در آن معامله هم بستگی دارد.
معمولاً میکرها در صرافیهای ارز دیجیتال مشمول نوعی تخفیف میشوند؛ زیرا به تأمین نقدینگی صرافی کمک میکنند. بالابودنِ نقدینگی برای صرافیها ویژگی بسیار حیاتی و مثبتی است. زیرا معامله در یک صرافی با نقدینگی بالا، نسبت به جایی که نقدینگی کمتری دارد، برای معاملهگران جذابتر، سریعتر و سادهتر است.
بنابراین منطقی است که صرافیها از میکرها استقبال کنند و کارمزد کمتری را برای آنها در نظر بگیرند. در مقابل، تیکرها در بسیاری از موارد کارمزد بالاتری نسبت به میکرها پرداخت میکنند؛ زیرا نقدینگی از سوی آنها تأمین نمیشود.
البته برای اغلب کاربران ایرانی که در صرافیهای خارجی احراز هویت نشدهاند و با سطح کاربری پایه فعالیت میکنند، کارمزد میکر و تیکر تفاوتی ندارد. بهعنوان مثال در تصویر زیر، نرخ کارمزد معاملات در صرافی بایننس را مشاهده میکنید که در سطح کاربری پایه (VIP0 ) برای میکر و تیکر، ۰.۱ درصد از ارزش کل معامله است.
پرتفولیو (سبد سرمایه گذاری )رمزارز
در حالی که بیت کوین همچنان محبوبترین ارز دیجیتال در جهان است، نباید تنها سرمایه گذاری شما باشد؛ بلکه باید از دیگر ارزهای دیجیتال نیز در سبد سرمایه گذاری خود داشته باشید. در حقیقت، یک سرمایهگذار حرفهای سرمایه خود را در چندین ارز دیجیتال مختلف قرار میدهد تا خطرات احتمالی را کاهش دهد. اما با وجود تقریباً ۳۰۰۰ ارز دیجیتال، چگونه میتوانید بدانید در کدام یک باید سرمایه گذاری کنید؟
کارشناسان پیشنهاد میکنند که فقط روی ارزهای دیجیتالی سرمایه گذاری کنید که آنها را میشناسید و تحقیقات گستردهای در مورد آنها انجام دادهاید. این یک توصیه منطقی است. این همان کاری است که شما در سرمایه گذاری های اصلی مانند سرمایه گذاری در سهام و اوراق قرضه انجام میدهید. همانطور که وارن بافت گفت:
۵ نرم افزار که میتوانید با آن پرتفولیو رایگان بسازید
نرم افزار ساخت سبد ارزدیجیتال ، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا داراییهای خود را به طور کارآمد ردیابی کنند. به این ترتیب آنها دیگر نیازی به ورود به حسابهای مختلف ندارند؛ در عوض، میتوانند داراییهای دیجیتال خود را در یک مکان مدیریت کنند.
با استفاده از این نرم افزارهای ساخت سبد ارزدیجیتال، سرمایه گذاران میتوانند سود و زیان خود را از تمام سرمایه گذاری های دیجیتال خود مشاهده کنند. آنها همچنین میتوانند قیمت بازار را به صورت لحظه ای ببینند و اعلانهای ضروری را تنظیم کنند. ما در اینجا پنج ردیاب پرتفولیوی ارز دیجیتال را بر اساس تعداد بارگیریها و رتبهبندی آنها در Google Play جمعآوری کردیم.
- Blockfolio: یک میلیون بارگیری با امتیاز ۴.۸ ستاره.
- delta: بیش از ۵۰۰،۰۰۰ بارگیری با امتیاز ۴.۵ ستاره.
- CMA: بیش از ۵۰۰،۰۰۰ بارگیری با امتیاز ۴.۵ ستاره.
- Coin Stats: بیش از ۱۰۰،۰۰۰ بارگیری با امتیاز ۴.۵ ستاره.
- BitUniverse: بیش از ۱۰۰،۰۰۰ بارگیری با امتیاز ۴.۶ ستاره.
دهها برنامه دیگر از این دست وجود دارد، اما این پنج ردیاب پرتفولیوی ارز دیجیتال بیشترین تعداد بارگیری را دارند. در حالی که هر یک از آنها دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند، همه آنها قیمتهای لحظه ای بازار را به کاربران اطلاع میدهند. آنها همچنین تصویری از وضعیت سرمایه گذاریها را در اختیار کاربران قرار میدهند و این موجب صرفه جویی در وقت و انرژی فرد می شود.
سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال ممکن است سه تا بیش از ۲۰ دارایی رمزنگاری شده در پرتفوی خود داشته باشند. پیگیری هر یک از آنها به تلاش زیادی نیاز دارد و حتی ممکن است در مواقعی گیجکننده باشد. به این ترتیب، ردیابهای پرتفولیوی ارز دیجیتال ابزارهای مفیدی هستند که به سرمایهگذاران اجازه میدهند سرمایه گذاری های خود را از یک مکان مدیریت کنند.
چند ارز دیجیتال باید در پرتفولیو شما وجود داشته باشد
در مورد تعداد داراییها یا ارز دیجیتالی که باید در پرتفولیوی سرمایه گذاران موجود باشد، اتفاق نظری وجود ندارد. اما مطالعهای که شامل بیش از ۱۰۰۰۰۰ بک تست بود نشان میدهد که سرمایه گذاران میتوانند حداکثر سود را با حدود ۲۰ دارایی به دست آورند. بک تستینگ فرایندی است که از دادههای تاریخی برای تجزیه و تحلیل خوب بودن یک استراتژی سرمایه گذاری استفاده می کند.
یک سرمایه گذار با داشتن ۲۰ دارایی در پرتفولیوی ارز دیجیتال خود نیاز به برنامه یا نرمافزاری دارد که به ردیابی این سرمایه گذاری ها کمک کند.
ارزش کل بازار کریپتو (Crypto Market Cap)
مارکت کپ یا ارزش کل بازار چیست؟ فعالان بازارهای سرمایه گذاری و البته دنیای کریپتو کارنسی و ارزهای دیجیتال می دانند که مارکت کپ فاکتور مهمی برای سرمایه گذاری به شمار می رود و شاخص تسلط و محبوبیت یک سهم یا ارز محسوب می شود. در واقع، هرچه مارکت کپ بالاتر باشد، سلطه بیشتری در بازار وجود دارد. با فکت کوینز و اطلاعات دقیق تر مارکت کپ همراه باشید.
ارزش بازار کریپتو با ضرب ارزش پولی یک توکن یا کوین در تعداد موجود کوین در چرخه بازار محاسبه می شود. ارزش بازار یک توکن، موجب برجسته شدن ثبات یک دارایی در بلند مدت می شود. با وجود اینکه ماهیت ارزهای دیجیتال نوسانی است اما ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار بالایی دارند، نشان داده اند نسبت به ارزهایی با ارزش بازار پایینتر، سرمایه گذاری با ثبات تری بوده اند. زیرا ارزهای با مارکت کپ کمتر در برابر احساسات بازار واکنش بیشتری نشان می دهند.
اهمیت ارزش کل بازار کریپتو
زمانی که در بازار کریپتو کارنسی ها، صحبت از ارزش و پتانسیل واقعی یک پروژه به میان می آید، توجه صرف به قیمت ارز می تواند کمی گمراه کننده باشد. حتی، بیت کوین که بیشترین ارزش بازار را دارد، ممکن است در پی مواردی از قبیل؛ هیجان و انگیزه عمومی، تغییرات ناگهانی در چرخه گردش یا حتی اعلام ممنوعیت در یک کشور خاص، دچار سقوط یا صعود ناگهانی شود. این موارد بر نمای کلی یک ارز تاثیر گذارند.
سرمایه گذاران باهوش، ارزهایی را بیشتر دوست دارند که موجودی نسبتا اندک و ارزش بالایی داشته باشند. از این رو، سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال، از ارزش بازار کریپتو به عنوان یک فاکتور مهم برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال و برآورد رشد بالقوه آنها استفاده می کنند. به هر حال، سرمایه گذاران متمایل به سرمایه گذاری دارایی هایی هستند که ارزش بازار بالایی دارند.
به طور مثال؛ زمانی که علاقه مندان به عرضه کل ارزهای دیجیتال اشاره می کنند، گاهی از عبارت عرضه کاملا رقیق شده (FDV ) استفاده می کنند. ارزش بازار کاملا رقیق شده، بر مبنای ارزش تمام کوین های موجود حساب می شود نه بر مبنای تعداد کوین های موجود در چرخه. یکی از دلایل عملکرد خوب و ادامه دار بیت کوین، به خاطر این است که تعداد عرضه بازار کاملا رقیق شده آن فقط 21 میلیون واحد است.
در حال حاضر، هنوز تعداد 2 میلیون توکن برای استخراج باقی مانده و عرضه کل موجود در چرخه بیش از 18 میلیون است. بنابراین، بیت کوین به واسطه دو ویژگی متمایز کمیاب بودن و کارایی، یکی از بهترین دارایی ها به شمار می رود. زمانی که صحبت از عرضه توکن می شود، بسیار مهم است که میان عرضه بازار کاملا رقیق شده (FDV ) و عرضه در گردش استاندارد، تمایز قائل شویم. توجه به ارزش بازار، تصویر بهتر و اطلاعات دقیق تری از بازار ارائه می دهد و می توان تصمیم های آگاهانه تری گرفت.
روش پیدا کردن یک ارز دیجیتال خوب برای سرمایه گذاری
یک ارز دیجیتال محبوب، باید اطمینان خاطری برای سرمایه گذار به وجود بیاورد که آینده ارز از آنچه در تاریخچه آن نشان داده شده روشن تر و بهتر است. همانطور که طلا معیار و استانداردی برای تعیین مسیر بازار فلزات است، اعضای جامعه کریپتو نیز برای تعین بازار ارزهای دیجیتال چشم شان به مسیر حرکت بیت کوین است. اگر ارزش یک بیت کوین بالا برود، ارزش بازار بیت کوین نیز بالا می رود.
در ژانویه سال 2015، قیمت بیت کوین در محدوده 320 دلار نوسان داشت و ارزش بازار آن نیز حدود 4.32 میلیارد دلار بود. تنها در عرض پنج سال، هم قیمت و هم ارزش بازار بیت کوین مسیر صعودی داشت. تا جایی که قیمت به 7196 دلار و ارزش بازار به 130 میلیارد دلار رسید. سرمایه گذاران گاهی صرف نظر از جذاب بودن یک پروژه کریپتویی دوست دارند به کاربردهای مختلف کوین ها و توکن ها متمرکز شوند. ارزش بازار ارز دیجیتال، متناسب با عرضه نسبتا کم و ارزش بالا برای هر کوین، افزایش می یابد.
سرمایه گذاران مبتدی ارزهای دیجیتال می توانند با توجه به ارزش بازار ارز مورد نظرشان از اشتباهات رایج و احتمالی پیشگیری کنند و شانس موفقیت شان را بالا ببرند. گرچه، همیشه باید با شک و ترید به اینفلوئنسرهای کریپتوکارنسی توجه کرد اما توجه به این نکته خالی از لطف نیست که آنها هم همیشه به ارزش کل بازار یک ارز دقت می کنند. در حقیقت، ارزش کل بازار، یکی از قابل اعتماد ترین و مفید ترین اطلاعاتی است که سرمایه گذاران کریپتویی می توانند به آن تکیه کنند.
طبقه بندی ارزهای دیجیتال از نظر ارزش کل بازار کریپتو
البته، تمام ارزش بازار ارزها به صورت یکسان ایجاد نمی شوند. همانند بازار سهام، در حال حاضر محدودیت پیوستن به ارزش بازار زیاد تقریبا برابر با 10 میلیارد دلار است. برای افرادی که عادت به سرمایه گذاری در بازارهای سهام عادی دارند، خرید ارزی با ارزش بازار زیاد درست شبیه به خرید سهام مرغوب است. پروژه هایی که ارزش بازار متوسطی دارند ارزشی بین 1 میلیارد دلار تا 10 میلیارد دلار دارند. ارزش بازار کم نیز یعنی ارزی که ارزش بازار آن کمتر از 1 میلیارد دلار باشد. البته، فرایندی که فرد برای خرید ارز دیجیتال استفاده می کند به دلیل نوسانات متفاوت است. ممکن است ارزهای دیجیتال، رشد یا سقوط کنند و تعیین ارزش بازار یک ارز هرگز، تنها گزینه برای انتخاب نیست.
در نهایت باید گفت که همه ارزهای دیجیتال در نقطه آغاز با یک ارزش بازار پائین شروع کرده اند. یک استراتژی سرمایه گذاری هوشمندانه همیشه نیازمند بررسی پتانسیل رشد پروژه است و البته بررسی ارزش بازار و طبقه بندی آن نیز از اقدامات جدایی ناپذیر هستند. در دنیای کریپتو، بنیانگذاران و رهبران فکری نقش موثری بر سرنوشت بازار دارند. نمونه های را می توان مثال زد که حتی با توئیت یک فرد خاص مثل ایلان ماسک، روند حرکتی بازار تغییر کرده است. با این حال، اطلاعات و داده های موجود نشان می دهد مردم برای انتخاب و سرمایه گذاری به جای توجه به نظرات سایر افراد و شخصیت ها که ممکن است علایق عمومی نیز نادیده گرفته شده باشد، باید به ارزش بازار و آمار ارقام مربوطه توجه داشته باشند.
1-ارزهای دیجیتال با ارزش کل بازار زیاد: (Large- Cap )
برخی از ارزهایی که ارزش بازار زیاد دارند عبارتند از؛ بیت کوین (BTC ) اتریوم (ETH ) کاردانو(ADA ) بایننس کوین(BNB ). ریپل(XRP ) اخیرا ارزش بازاری برابر با 50 میلیارد دلار دشته و ارزش بازار کاملا رقیق شده آن بیش از 100 میلیارد دلار بوده است. این ها، کوین هایی هستند که در رسانه های اصلی و شبکه های متمرکز بر امور مالی سنتی بسیار در مورد آنها می شنویم. کوین هایی که ارزش بازار زیاد داشته باشند مثل سلبریتی ها در مرکز توجه هستند. برای هر پروژه، قرار گرفتن در قلمرو ارزش بازار بالا یک لحظه بزرگ و رویایی است.
گرچه، بازار ارزهای دیجیتال هنوز هم نوسانی محسوب می شوند، اما سرمایه گذاران ارزهایی با ارزش بازار زیاد را کم ریسک تر می دانند زیرا تثبیت شده اند و رشد و نقدینگی آنها نیز به پایداری رسیده است. این دسته از ارزها حتی زمانی که حجم زیادی از سرمایه گذاران، سرمایه هایشان را خارج کنند، احتمال سقوط شان کمتر است. با این حال، هر کسی که سال ها دنیای کریپتو را دنبال کرده، تصدیق می کند که هیچ چیز در رمزارزها غیر ممکن نیست.
2-ارزهای دیجیتال با ارزش کل بازار متوسط: (Mid-Cap )
نمونه هایی از ارزهای با ارزش متوسط عبارتند از؛ پالیگان(MATIC)، Internet Computer (ICP) ، Axie Infinity (AZS )، Steller Lumen (XLM) و VeChain)VET ) . اگرچه پروژه هایی که ارزش بازار متوسطی دارند ممکن است در هنگام سرمایه گذاری ریسک بیشتری داشته باشند اما ممکن است افرادی که زودتر و در مراحل ابتدایی وارد این پروژه ها شوند سود بیشتری ببرند. با این وجود، شانس خرید بیت کوین 10 دلاری دیگر تمام شده است. اکنون (در زمان نگارش مقاله ) شاید خرید MANA گزینه بدی برای فکر کردن نباشد. قیمت جذاب این ارز دیجیتال ( کمتر از 3 دلار ) اگر در تعداد عرضه در گردش که حدود 18 میلیارد است ضرب شود، ارزش بازاری حدود 5 میلیارد دلار حاصل می شود. ارزش بازار برای سرمایه گذاران اهمیت بالایی دارد و برای تصمیم گیری ورود به بازار، فاکتوری مهم و حیاتی به شمار می رود.
3-ارزهای دیجیتال با ارزش کل بازار کم: (Low- Cap )
ارزهایی که ارزش بازار کم دارند بیشتر مورد توجه محافل آنلاین هستند. افرادی که به دنبال پروژه های ریسک دار و البته سود ده هستند، این دسته از ارزها را به سبد پرتفولیوی خود اضافه می کنند. ارزهای با ارزش بازار کم فوق العاده جذاب هستند. این روزها، بسیاری از پروژه های امور مالی غیر متمرکز (DeFi ) ارزهای با ارزش بازار کم را مورد توجه قرار می دهند. پروژه هایی مثل؛ Nord Finance (NORD ) ممکن است هدف های جدیدی مثل توسعه و پیشرفت در استخراج نقدینگی داشته باشند. اما به هر حال بسیاری از ارزهای با ارزش بازار کم هنوز نسبتا جدید هستند.
مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال به لحاظ ارزش کل بازار
از آنجا که ارزش بازار نیز به دلیل نوسان قیمت، همیشه در نوسان است، دریافت به روز رسانی ها اهمیت ویژه ای برای سرمایه گذاران دارد. اکثر ادغام کننده ها و صرافی های رمزارزها، ارزش بازار، قیمت و عرضه در گردش دارایی ها را به صورت لحظه ای به روز رسانی می کنند. به طور مثال؛ کوین مارکت کپ (Coinmarket cap ) و صرافی CoinGecko به روز رسانی های گسترده ای را برای ارزهای دیجیتال ارائه می دهند و صرافی Bybit ، آپدیت ها را با تاخیر 24 ساعته ارائه می کند. گرچه هر سرمایه گذار ارز دیجیتال روش خودش را برای تعیین شاخص ها دارد، اما منابع آنلاین متعددی موجود هستند. سرمایه گذاران متخصص و پیشرفته حتما به ارزش بازار ارزها توجه دارند.
استراتژی ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال
برای سرمایه گذارانی که به دنبال عنصر دیگری برای استراتژی های سرمایه گذاری شان هستند، محاسبه ارزش بازار وزنی می تواند مفید باشد. به طور مثال، (برای سهولت از اعداد کوچک استفاده شده است ) اگر ارزش بازار ارز X معادل 20 دلار باشد و ارزش بازار ارز B معادل با 80 دلار باشد، جمع هر دو بازار برابر با 100 دلار می شود. بنابراین، فردی که می خواهد 100 دلار سرمایه گذاری کند، می تواند 20 دلار را به ارز X اختصاص دهد و 80 دلار دیگر را به ارز B. استراتژی ارزش بازار وزنی که از دنیای مالی متمرکز اقتباس شده، سرمایه گذاری در ارزهایی که ارزش بالاتری دارند را بهتر می داند. برخی افراد معتقد هستند که این تاکتیک ها در دنیای رمز ارزها و امور مالی غیر متمرکز به خوبی امور مالی سنتی جواب نمی دهند. اما برخی دیگر هم به صورت روزانه از این استراتژی های سرمایه گذاری استفاده می کنند.
عوامل اثر گذار بر ارزش کل بازار
عرضه و قیمت از عوامل اثر گذار بر ارزش بازار هستند. صعود قیمت باعث افزایش قابل توجه ارزش بازار می شود و عرضه نیز بخشی از معادله را دارد. به هر حال سرمایه گذاران اگر از قیمت های هیجانی رمز ارزها دوری کنند و نگاه دقیق تری به اطلاعات ارزش بازار داشته باشند می توانند تصویر واضح تری از آینده ارزهای دیجیتال را ببینند.
برنامه های غیر متمرکز(Dapps)
اگر مدتی فضای بلاک چین را دنبال کنید، حتما با کلمه Dapps یا همان برنامه های غیرمتمرکز روبه رو می شوید. Dapps مخفف Decentralized Applications است. که از زمان راه اندازی قراردادهای هوشمند اتریوم وجود داشته است.
شرح برنامه های غیرمتمرکز(Dapps)
دیدگاه بنیانگذاران اتریوم از روزهای ابتدایی پیدایش اتریوم بسیار گسترده تر از «قراردادهای هوشمند» بود: بازآفرینی وب و ایجاد دنیایی جدید از DApps ، که وب3 نامیده می شود. برنامه های غیرمتمرکز (Dapps) برای تمرکززدایی در همه جنبه های یک برنامه است مانند تمرکززدایی در ذخیره سازی ، پیام رسانی ، نامگذاری و غیره.
تعریف برنامه های غیرمتمرکز (Dapps)
DApp ها برنامه های نرم افزاری هستند که می توانند بر روی بلاک چین های مربوط به خود اجرا شوند ، از بلاک چین موجود استفاده کنند یا فقط از پروتکل های بلاک چین موجود استفاده کنند. به این موارد DApps نوع I ، نوع II و Type III گفته می شود.
Dapps با یک برنامه وب کلاسیک بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، یک برنامه وب بر روی یک سرور متمرکز اجرا می شود و هر زمان که مشتری درخواست اطلاعات می کند ، اطلاعات درخواستی را از سرور دریافت می کند. علاوه بر این، یک مرجع متمرکز یک برنامه وب را کنترل می کند و اگر سرور خراب شود، برنامه وب متوقف خواهد شد.
مشخصات Dapps (برنامه های غیرمتمرکز)
1- غیر متمرکز بودن
این ویژگی آنها را مستقل می کند و هیچ کنترل کننده ای ندارند ، یعنی آنها صرف نظر از محیطی که در آن اجرا می شوند ،همان عملکرد را انجام می دهند.
2-سازگار با Turing
به این معنی که با توجه به منابع مورد نیاز ، Dapps می توانند هر عملی را انجام دهند.
3- Isolated
به این معنی که آنها در یک محیط مجزا به نام ماشین مجازی اتریوم اجرا می شوند تا اگر مشکلی به وجود آمد، عملکرد طبیعی شبکه بلاک چین مختل نشود.
مزایای Dapp ها
ایجاد DApp مزایای زیادی دارد که معماری متمرکز معمولی نمی تواند ارائه دهد:
1-انعطاف پذیری
از آنجا که منطق کسب و کار توسط یک قرارداد هوشمند کنترل می شود، DApp به طور کامل در یک بستر بلاکچین توزیع و مدیریت می شود. بر خلاف برنامه مستقر شده در یک سرور متمرکز، DApp بدون توقف خواهد بود. و تا زمانی که پلت فرم همچنان کار می کند، در دسترس خواهد بود.
2-شفافیت
طبیعت موجود در DApp به همه اجازه می دهد تا کد را بازرسی کنند و از عملکرد آن اطمینان بیشتری داشته باشند. هرگونه تعامل با DApp برای همیشه در زنجیره بلوک ذخیره می شود.
3-مقاومت در برابر تحریف و دستکاری
تا زمانی که کاربر به یک گره اتریوم دسترسی داشته باشد، همیشه قادر به تعامل با DApp بدون دخالت کنترل های متمرکز است. هیچ یک از ارائه دهندگان خدمات یا حتی صاحب قرارداد هوشمند نمی تواند کد را پس از استقرار در شبکه تغییر دهد.
الزامات یک برنامه غیرمتمرکز
برای اینکه یک برنامه غیرمتمرکز در نظر گرفته شود ، باید معیارهای زیر را داشته باشد.
DApp باید کاملاً منبع باز و خودمختار باشد و هیچ نهادی واحد نباید آن را کنترل کند. تمام تغییرات در برنامه باید بر اساس بازخورد ارائه شده توسط انجمن باشد.
داده ها و سوابق عملکرد برنامه باید بصورت رمزنگاری شده ایمن و در یک بلاک چین غیر متمرکز عمومی ذخیره شود تا از بروز هرگونه نقص مرکزی جلوگیری شود. این برنامه باید از رمزهای رمزگذاری شده برای دسترسی و جوایز به کسانی که به برنامه ها کمک می کنند ، به عنوان مثال استخراج کنندگان ، استفاده کند.
توکن ها باید توسط DApp طبق یک الگوریتم رمزنگاری استاندارد تولید شوند. این نسل از توکن ها به عنوان اثبات ارزش برای استخراج کنندگان عمل می کند.
بسترهای نرم افزاری برای تمرکززدایی
امروزه بسترهای بسیاری برای تمرکززدایی در دسترس است. در حقیقت ، ویژگی اساسی شبکه های بلاکچین ارائه تمرکززدایی است. بنابراین ، از هر شبکه بلاکچین مانند بیت کوین ، اتریوم ، Hyperledger Fabric یا Quorum می توان برای ارائه خدمات غیرمتمرکز استفاده کرد.
بسیاری از سازمان ها در سراسر جهان سیستم عامل هایی را معرفی کرده اند .که نوید می دهند توسعه برنامه های غیرمتمرکز را آسان ، قابل دسترسی و ایمن می کنند.
1-اتریوم
Ethereum به عنوان اولین بلاک چین برای معرفی یک زبان کامل Turing و مفهوم ماشین مجازی در راس این لیست است. این کاملاً در تضاد با زبان برنامه نویسی محدود در بیت کوین و بسیاری از ارزهای رمزپایه دیگر است. با در دسترس بودن زبان کامل تورینگ به نام سالیدیتی، امکانات بی شماری برای توسعه برنامه های غیرمتمرکز فراهم شده است.
این بلاک چین برای اولین بار در سال 2013 توسط Vitalik Buterin پیشنهاد شد. و یک بلاک چین عمومی را برای توسعه قراردادهای هوشمند و برنامه های غیرمتمرکز فراهم می کند. به توکن های ارز در اتریوم ، اتر گفته می شود.
2- MaidSafe
MaidSafe یک شبکه دسترسی امن برای همه (SAFE) فراهم می کند. که از منابع محاسباتی مانند ذخیره سازی ، قدرت پردازش و اتصالات داده کاربران آن تشکیل شده است. پرونده های موجود در شبکه به قطعات کوچکی از داده ها تقسیم می شوند ، که رمزگذاری می شوند و به طور تصادفی در سراسر شبکه توزیع می شوند.
این داده ها را فقط مالک مربوطه می تواند بازیابی کند. یکی از نوآوری های اصلی MaidSafe این است که پرونده های تکراری به طور خودکار در شبکه رد می شوند. این امر به کاهش نیاز به منابع محاسباتی اضافی مورد نیاز برای مدیریت بار کمک می کند. از Safecoin به عنوان توکن ای برای انگیزه دادن به همکاران خود استفاده می کند.
3- Lisk
Lisk یک برنامه توسعه بلاکچین و بستر ارز رمزنگاری شده است. به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا از JavaScript برای ساخت برنامه های غیرمتمرکز و میزبانی از آنها در شبکه های جانبی مربوطه استفاده کنند. لیسک از سازوکار Delegated Proof of Stake (DPOS) برای اجماع استفاده می کند .
که به موجب آن می توان 101 گره را برای امنیت شبکه و پیشنهاد بلاک انتخاب کرد. از Node.js و JavaScript استفاده می کند ، در حالی که امکان استفاده از فن آوری های استاندارد مانند CSS3 ، HTML5 و JavaScript وجود دارد. لیسک از کوین LSK به عنوان یک ارز در بلاکچین استفاده می کند.
کاربردهای برنامه های غیرمتمرکز
نوآوری در Dapp منجر به توسعه بسیاری از ابزارهایی شده است که تجربه ارز رمزنگاری شده را بسیار لذت بخش و ایمن می کنند. برخی از زمینه هایی که Dapps تأثیرات عمیق تری بر آنها دارند عبارتند از:
1-کیف پول
کیف پول های Dapp (یا کیف پول ارز دیجیتال قراردادی هوشمند) محبوبیت بیشتری پیدا کرده اند. آنها علاوه بر ذخیره کلید خصوصی شما ، قابلیت های مختلفی را نیز ارائه می دهند. این کیف پول ها به لطف انعطاف پذیری و نوآوری در طراحی قراردادهای هوشمند همه کاره و ایمن هستند.
برخی از کیف پولهای Dapp شناخته شده عبارتند از:
2- InstaDapp
این کیف پول، قراردادی هوشمند است که به شما امکان می دهد وام بگیرید و درآمد کسب کنید ، دارایی های خود را از طریق پروتکل های مختلف بهینه کرده و مدیریت کنید .
3-کیف پول متاماسک
Metamask بخشی از اکوسیستم Ethereum است. به شما امکان می دهد معاملات را با سهولت از طریق توکن های Eth یا ERC انجام دهید .همچنین به شما امکان می دهد با مرورگر وب با Dapps تعامل داشته باشید.
3-کیف پول تراست
کیف پول تراست که توسط Binance خریداری شده است. از چندین ارز رمزپایه پشتیبانی می کند. حتی از نشانه های ERC پشتیبانی می کند و به شما امکان می دهد با Dapps تعامل داشته باشید.
صرافی ها
صرافی های مبتنی بر Dapps ، DEXs (تبادل غیرمتمرکز) نیز نامیده می شوند ، زیرا شامل سرورهای متمرکز نمی شوند .
بازی ها
My Crypto Heroes یک بازی سرگرم کننده است که بر بستر بلاک چین اتریوم ساخته شده است. به شما امکان می دهد با قهرمانانی که از داستانهای تاریخی الهام گرفته شده اند بازی کنید. به ماجراجویی بپردازید و برای جوایز با بازیکنان دیگر جنگ کنید.
Axie Infinity یک سرزمین حیوان خانگی خیالی است که بازیکنان می توانند موجوداتی مرموز به نام Axies را پرورش دهند و نبرد کنند . تقریباً 140،000 Axie در جهان وجود دارد که می توان آنها را با استفاده از Ether خریداری کرد.
Cryptokitties یک بازی مبتنی بر Ethereum است که به شما امکان می دهد .گربه های مجازی به نام Cryptokitty را جمع آوری ، پرورش و تولید کنید. Kittyverse ، مجموعه ای از بازی ها است که می توانید با بچه گربه های خود بازی کنید.
خدمات بانکی و مالی
انگیزه اصلی بیت کوین ارائه خدمات مالی باز و غیرمتمرکز بود.
Aave: یک پلت فرم منبع باز است که خدمات بانکی مانند سود سپرده و وام را ارائه می دهد.
ETH Bank Pro : یک بستر سرمایه گذاری است که مدل سرمایه گذاری گسترش یافته به حوزه بلاک چین و پیاده سازی از طریق Ethereum را بهینه می کند. آنها با استفاده از هوش مصنوعی همراه با مدل های سرمایه گذاری بازده بالایی دارند.
Bank of Tron : بانکی غیرمتمرکز است که بر اساس زنجیره بلوک Tron ساخته شده است. قرارداد هوشمند آن 3.7 تا 6.7٪ سود سهام در روز بر اساس سرمایه گذاری کاربر ایجاد می کند. غیر از این ، با TronLink یا TronPay سازگار است و حتی می تواند در تلفن همراه نیز مورد استفاده قرار گیرد.
نمونه هایی از برخی برنامه های غیرمتمرکز
1- KYC-Chain(Know Your Customer (KYC))
این نرم افزار تسهیلاتی را برای مدیریت ایمن و راحت داده های مشتری خود (KYC) بر اساس قراردادهای هوشمند فراهم می کند.
2- OpenBazaar
یک شبکه نظیر به نظیر غیر متمرکز است که فعالیت های تجاری را مستقیماً بین فروشندگان و خریداران به جای اعتماد به یک واسط مانند eBay و Amazon امکان پذیر می کند.
3- Lazooz
این برنامه معادل برنامه غیر متمرکز Uber است.
بسیاری از DApp های دیگر در بلاکچین Ethereum ساخته شده اند و در dapps.ethercasts.com به نمایش گذاشته می شوند.
پامپ و دامپ
پامپ و دامپ دو اصطلاح رایج در بازار ارز دیجیتال است. معاملهگر نمیتواند در این بازار معامله کند و معنی این دو اصطلاح را نداند! چراکه در نمودارها و معاملات بدون شک شاهد این دو اتفاق خواهید بود. این مقاله از دنیای ترید، برای افرادی نوشته شده که تصمیم دارند معنی این دو اصطلاح را بدانند و در معاملات از آن استفاده کنند.
پامپ
یکی از اصطلاحات رایج دنیای کریپتوکارنسی، دو اصطلاح پامپ و دامپ است. رشد عمدی و دستکاری شده ارز دیجیتال را پامپ میگویند. به شکلی که نهنگها (افرادی که سرمایه بسیار زیادی دارند) و یا شرکتها با انتشار یک خبر جعلی منجر به رشد ارز دیجیتال خواهند شد.
این افراد یا شرکتها قبل از پامپ و انتشار اخبار جعلی تعداد زیادی از آن کوین یا توکن را خریداری میکنند.
به بیان دیگر: سرمایهداران بوسیله شبکههای اجتماعی (مانند توییتر، تلگرام و اینستاگرام) اخبار جعلی را منتشر میکنند و بواسطه آن اخبار، معاملهگران را ترغیب به خرید آن توکن یا کوین میکنند.
به این شکل قیمت ارز دیجیتال افزایش پیدا میکند. رایج ترین روش ترغیب معاملهگران، ارائه اطلاعات نادرست است. افراد مؤثر با رسانههایی که در اختیار دارند خریداران را ترغیب به خرید میکنند. زمانی که قیمت رشد پیدا کرد و نهنگها یا سازمانهایی که آن ارز را خریداری کردند رشد چندبرابری را به خود دیدند، قیمت ناگهان ریزش میکند. چرا که آن فرد یا سازمان سود خود را برداشت کرده و دارایی خود را میفروشد.
پامپ فقط در بازار کریپتوکارنسی وجود ندارد؛ در بازار بورس اوراق بهادار هم شاهد پامپ و دامپ هستیم. اما تفاوت این دو در این است که پامپ و دامپ در بازارهایی مانند بورس و فارکس غیرقانونی است و پیگرد قانونی دارد، اما پامپ و دامپ در بازار کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) غیر قانونی نیست.
دامپ
همین تعریفی که برای پامپ کردیم را برعکس کنید. یعنی به کاهش و افت شدید قیمت در کمترین زمان ممکن، دامپ گفته میشود.
در دامپ شاهد کاهش قیمت هستیم؛ افرادی که سودهای کلانی کسب کردند دارایی خود را میفروشند و قیمت کاهش پیدا میکند و دامپ رخ میدهد.
در دام دامپهای گرفتار نشویم
اولین و شاید مهمترین نکتهای که هر سرمایهگذار لازم است بداند، این است که: طمع نکنید. طمع زیاد منجر به از بین رفتن سرمایه میشود. طمع ذاتاً بد نیست، اما همانطوری که خودتان بهتر میدانید، منظور ما از طمع زیاده خواهی در زمانی است که شما سود کافی را کسب کردهاید.
قبل از زمانی که یک ارز خریداری میکنید، باید حد سود و حد ضرر را برای خود تعیین کنید. طمع آسیب زننده، طمعی است که قیمت ارز از حد سود هم عبور کرده، اما شما حاضر به فروش دارایی خود نیستید.
دومین نکته به رصد رسانهها اشاره دارد. به این معنی که در زمان خرید و یا فروش ارز دیجیتال حواستان به رسانهها و شبکههای اجتماعی باشد!
چرا که رصد و پایش توییتر، تلگرام و اینستاگرام به شما کمک میکند تا در دام دامپهای ناگهانی گرفتار نشوید.
نکته سوم، به زحمت شما اشاره دارد! اینکه بدون تحقیق و بررسی فاندامنتال (بنیادی) شروع به خرید میلیونی از یک توکن یا کوین میکنید، کار اشتباهی است.
شاید ده بار به شما سود بدهد، اما بار یازدهم تمامی سودهای قبلی شما را از بین میبرد.
پس بهتر است در زمان خرید توکن و یا کوین حتماً و حتماً به تاریخچه و وایت پیپر آن ارز نگاه بیاندازید.
بولران ارز دیجیتال(Bull Run)
بولران در ارز دیجیتال دقیقا همان چیزی است که تمام سرمایه گذاران به اتفاق به دنبال آن هستند. در این جا علاوه بر تشریح بولران، به روش هایی برای تشخیص بولران نیز اشاره خواهیم کرد.
شرح بولران ارز دیجیتال
بولران یا Bull Run در لغت به معنی گاو بازی است. در بازارهای مالی، گاونر یا Bull نماد رشد، صعود و رونق اقتصادی است. از این جهت به بازار هایی که شدیداً صعودی هستند، بازار گاوی می گویند. اما بولران مفهوم شدیدتری دارد. برخی از روند ها، اصطلاحا به صورت عمودی صعودی هستند. به این معنی که بازار تقریباً هر روز سقف تاریخی جدیدی به ثبت می رساند و اصلاحات کمی در بازار صورت می گیرد. در اینجا می گوییم که بازار درون یک بولران قرار دارد. مفهوم بولران در تمامی بازارهای دنیا از جمله سهام نیز قابل استفاده است.
در بولران ارز دیجیتال، تمامی خریداران تقریباً هر روز سود های چشمگیری را تجربه می کنند و تنها کاری که آنها باید انجام دهند فشردن دکمه خرید است و احتمالاً طی چند ساعت معامله وارد سود می شود. معمولاً بولران ها تنها ۳۰ درصد از کل حرکات بازار را تشکیل می دهند و در ۷۰ درصد مواقع، بازار در رنج یا اصلاح به سر می برد.
معمولاً ۹۰ درصد بولران ها در ارز دیجیتال، پس از یک رنج طولانی به وجود می آیند که علت آن، انباشت معاملات خرید توسط خریداران شرکتی یا موسسه ای (که به آنها نهنگ نیز گفته می شود) است. بولران را مثل یک فنری تصور کنید که پس از جمع شدن، به ناگهان تمامی انرژی اش تخلیه شود. البته عکس این موضوع نیز در بازار صدق می کند. یعنی در مواقعی نیز شاهد ریزش عمودی بازار هستیم. برای مثال در سال ۲۰۱۷ بیت کوین از ۱۹ هزار دلار طی چندین ماه به ۳ هزار دلار رسید.
در عکس زیر شاهد یک بولران در ارز دیجیتال شیبا اینو هستیم و همانطور که گفته شد، این بولران پس از یک رنج طولانی مدت به وجود آمد.
محدوده سبز رنگ، بولران چند هفته ای در ارز دیجیتال شیبا اینو است که طی این بولران، قیمت رشد ۱۰۰۰ درصدی را تجربه کرد. محدوده قرمز رنگ نیز رنجی است که نهنگ ها در آن معاملات خرید خود را انباشت کرده اند و این معاملات خرید منجر به یک بولران ۱۰۰۰ درصدی در این ارز دیجیتال شد. دقت کنید که هر رنجی لزوماً به سمت بالا نمی شکند و باید با تمرین و مطالعه زیاد رنج را تحلیل کنید و در نهایت به این نتیجه برسید که آیا این یک رنج صعودی است یا نزولی. چرا که رنج می تواند منجر به یک نزول عمودی شود.
اتفاقی که موقع بولران می افتد
در یک بولران، اکثر سرمایه گذاران خریدار اند، تقاضا بر عرضه غلبه می کند، اعتماد به نفس تریدر ها در بازار بالا است و قیمت ها همواره رو به رشد هستند. طی یک بولران ارز دیجیتال، بزرگترین حماقت انجام معاملات شورت (کسب سود از نزول بجای صعود) است.
همچنین به یاد داشته باشید که هر بولران نیز ممکن است در هر لحظه پایان یابد. یعنی بازار از خریداران اشباع شده و در نهایت خرس ها و فروشندگان طی چند روز کنترل بازار را به دست بگیرند. برای همین توصیه ای که می توان کرد این است به هیچ وجه در یک بولران ریسک غیر ضروری نکنید.
از نشانه های پایان یک بولران می توان به محدوده اشباع خرید در اندیکاتور RSI اشاره کرد. هرگاه شاخص RSI از عدد ۷۰ عبور کند، سه حالت امکان پذیر است: اولا اشباع شدن بازار از خریداران، دوما امکان اصلاح بازار در کوتاه مدت و سوما شروع یک بازار خرسی و یا نزولی!
در عکس بالا مشاهده می کنید که بولران بیت کوین همزمان پس از قرار گرفتن شاخص RSI روی ۷۰، تمام شد و قیمت طی چند ماه از ۱۹ هزار دلار به ۳ هزار دلار رسید. دقت داشته باشید که هنگام بررسی اتمام هر بلورانی تمامی عوامل درون زنجیره ای، تکنیکال و فاندامنتالی را در کنار هم قرار دهید و به یک نتیجه گیری محکم برسید. همچنین برای افزایش دقت تحلیل های خود همیشه به دنبال تایید نهایی باشید. مثلا یکی از بهترین روش ها برای تایید اتمام بولران، شکستن سطوح حمایتی اخیر است. برای مثال در بولران سال ۲۰۱۷ بیت کوین، تا زمانی که قیمت به ۱۶ هزار دلار نرسید نمی توانستیم با قاطعیت اتمام بولران را تایید کنیم.
نکته دیگری که باید در هنگام بولران ها به آن توجه کنید، اخبار مثبت است. اخبار مثبت در اکثر مواقع نشان دهنده اتمام یک روند صعودی هستند. چرا که اکثر اخبار مثبتی که از خبرگزاری های دنیا منتشر می شود، زیر نظر نهنگ ها و موسسات معاملاتی بوده و قصدشان از این کار دستکاری بازار است. هیچ وقت گول اخبار مثبت را نخورید چرا که هیچ وقت معامله گران بزرگ دنیا استراتژی ها و معاملات خودشان را برای عموم مردم فاش نمی کنند. به عبارت دیگر، انسجام در خبرهای مثبت پیرامون بازار از چراغ قرمز های هر بولرانی است!
همه چی درباره بولران های بیت کوین
تاکنون بیت کوین در سال های ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ سه بولران تاریخی بزرگ را به ثبت رسانده است. در سال ۲۰۱۱ بیت کوین به قیمت ۳۱ دلار رسید و تنها طی ۲ سال در سال ۲۰۱۳، ۳۷ برابر شد و به قیمت 1153 دلار رسید! پس از آن بیت کوین در سال ۲۰۱۷، ۱۷ برابر شد و سقف جدید 20076 دلار را ثبت کرد. نکته ای که وجود دارد این است که ارز دیجیتال بیت کوین از سال تاسیس (یعنی ۲۰۰۹) تاکنون (یعنی ۲۰۲۲) تنها سه بولران قدرتمند داشته است که نشان دهنده ی نادر بودن بولران های بیت کوین می باشد. اما با این وجود تمامی بولران ها مشخصات واحدی دارند. برای مثال رشد قیمتی به سرعت زیادی صورت می گیرد و بازار از خریداران اشباع نیست.
از دیگر مشخصات شروع یک بولران بیت کوین هاوینگ می باشد. طبق نمودار زیر، متخصصان معتقدند که پس از هر هاوینگ بیت کوین، قیمت وارد یک فاز صعودی می شود (هاوینگ عبارت است از نصف شدن پاداش ماینر ها برای استخراج).
مناطق آبی رنگ چارت نشان دهنده هاوینگ بیت کوین هستند که پس از آن به بازار وارد یک بولران می شود. هاوینگ بیت کوین نیز تقریبا هر چهار سال اتفاق می افتد.
بولران های احتمالی بیت کوین
بسیاری معتقدند که با وجود دو اصلاح نزولی عمیق در سال ۲۰۲۱، بیت کوین همچنان صعودی خواهد ماند چرا که در قیمت شاهد سقف تاریخی جدیدی هستیم در حالی که بازار نتوانسته کف جدیدی در زیر قیمت ۲۹ هزار دلار به ثبت برساند که این به تنهایی نشان دهنده قدرت خریداران در سراسر سال ۲۰۲۱ می باشد. در عین حال نمی توان زمان دقیقی برای بولران های احتمالی بیت کوین در آینده تعیین کرد. اما در زیر به ۳ علت ادامه داشتن بولران فعلی بیت کوین در سال های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۲ خواهیم پرداخت.
درآمد ثانویه مناسب برای مردم جهان:
با اپیدمی کرونا در جهان بسیاری از شغل ها از بین رفته است. از این رو مردم جهان با استقبال روز افزون به سراغ بیت کوین رفتند.
استقبال کنونی مردم به این زودی ها از بین نخواهد رفت. حتی بسیاری از سرمایه داران که دارای شغل و سرمایه هستند نیز به بیت کوین و ارزهای دیجیتال اشتیاق نشان داده اند.
- پذیرش گسترده بیت کوین به عنوان دارایی با ارزش واقعی:
بسیاری از کمپانی های میلیارد دلاری دنیا و کشورهای مختلف در حال حاضر بیت کوین را به عنوان یک دارای قابل معامله قانونی و رسمی شناخته اند. این موضوع به تنهایی می تواند آینده بیت کوین را تا حد زیادی بیان کند. برای مثال کشور روسیه و هند بیت کوین را قانونی دانسته اند و کشور السالوادور نیز رسماً بیت کوین را به عنوان ارز ملی معرفی کرد. همچنین کمپانی های والمارت، اسکوئر و… نیز بیت کوین را به عنوان یک درگاه پرداخت قبول کردند.
هاوینگ و کمیابی:
تعداد بیت کوین های موجود در کل دنیا تنها ۲۱ میلیون واحد است که تاکنون تقریبا ۱۸ میلیون واحد استخراج شده است. بسیاری بیت کوین را طلای دیجیتال می نامند چرا که موجودی آن در دنیا محدود است و هر چه تقاضا بیشتر و موجودی محدود باشد، ارزش دارایی بالاتر خواهد رفت. از این رو می توان به این نتیجه رسید که طی سال های آتی، بیت کوین نه تنها بولران های مختلف را تجربه خواهد کرد بلکه دیگر سطوح فعلی قیمتی را نیز نخواهد دید.
مفاهیم اولیه در نمودارهای قیمتی
1-کندل استیک ژاپنی (Japanese candlesticks )
کندل استیکهای ژاپنی یکی از پرکاربردترین نوع از نمودارهای تحلیل تکنیکال است. کندل استیکها بر پایه روشی که اولین بار برای تجارت برنج در قرن ۱۷ میلادی توسط ژاپنیها برای تبادل برنج مورد استفاده قرار میگرفت، ایجاد شدهاند. هر کندل نشانگر قیمت آغازین، پایینترین قیمت، قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت در یک دورهی زمانی مشخص است. به همین دلیل کندل استیکهای ژاپنی گاهی با حروف مخفف (OHLC ) خوانده میشوند. این حروف مخفف به ترتیب بیانگر کلمات Open (قیمت آغازین )، Highest (بالاترین قیمت ، Lowest (کمترین قیمت ) و Close (قیمت بستهشده ) است.
با توجه به قرمز یا سبز بودن هر کندل میتوان گفت که قیمت در ابتدای تایم فریم، بالاتر یا پایینتر از هنگام بسته شدنش بوده است یا خیر. اگر کندل سبز باشد به معنی بالاتر بودن قیمت از قیمت آغازینش است؛ بنابراین در این بازهی زمانی، قیمت بالا رفته است. از طرف دیگر، اگر کندل قرمز باشد، به معنی پایین بودن قیمت در هنگام بسته شدن معامله نسبت به آغاز آن است؛ در نتیجه قیمت کاهش یافته است.
2-سطوح حمایت (Support ) و مقاومت (Resistance )
اغلب، وقتی به نمودار کندل نگاه میکنیم، متوجه میشویم که قیمت نمیتواند از بعضی سطوح بالاتر یا پایینتر برود. برای مثال در پایان سال ۲۰۱۷ شاهد این بودیم که قیمت بیت کوین به ۲۰ هزار دلار رسید و بعد از آن به یک سقف فرضی برخورد کرد و مدتی در زیر این سطح قیمت باقی ماند.
در این سناریو، قیمت ۲۰ هزار دلار، یک سطح مقاومت را تشکیل داد که بیت کوین سعی در شکست آن داشت. ایجاد سطوح مقاومت را میتوان ناشی تعدادی زیادی سفارش فروش دانست؛ از همین رو قیمت موفق به شکستن قیمتی خاص نمیشود.
سطح حمایت دقیقاً معنی عکس سطح مقاومت است. مانند کف قیمتی میماند که بیت کوین در هنگام کاهش قیمت از آن پایینتر نمیآید. سطح حمایت با تعداد زیادی سفارش خرید همراه خواهد بود. تقاضای زیاد خرید در سطح حمایت، باعث توقف سقوط قیمت خواهد شد.
اگر قیمت در تعداد دفعات مکرر نتواند سطوح حمایت و مقاومت را بشکند، میتوان گفت که دارایی در این ارقام از حمایت یا مقاومت قویای برخوردار است.
نکته جالب اینجاست بیشتر سطوح حمایت و مقاومت اعدادی رند هستند؛ مانند قیمتهای ۱۰ هزار یا ۱۵ هزار دلار. دلیل این امر این است که بسیاری از معاملهگران بیتجربه تمایل دارند سفارش خرید یا فروش خود را در قیمتهای رند انجام دهند؛ بنابراین در چنین قیمتهایی سطوح مقاومت و حمایت تشکیل میشود.
مسائل روانشناختی نیز نقش مهمی در تعیین سطوح حمایت و مقاومت ایفا میکنند. برای مثال، تا سال ۲۰۱۷ قیمت هزار دلار برای بیت کوین گران به حساب میآمد، ولی پس از شکست این سطح، مقاومت روانشناختی بعدی در سطح ۱۰ هزار دلار شکل گرفت.
3-پوزیشن لانگ و شورت(long vs short)
پوزیشن لانگ و شورت دو واژه پرکاربرد و مهم در دنیای کریپتوکارنسی هستند. اگر تریدر و یا هولدر هستید بدون شک با این دو واژه بسیار سر و کار خواهید داشت. در این مقاله سعی شده است که این دو اصطلاح به راحتی هرچه ممکن توضیح داده شود.
این دو اصطلاح (لانگ و شورت) نشانگر پیشبینی معاملهگران از روند قیمتی یک ارز دیجیتال هستند. اینکه آیا قیمت آن ارز صعودی خواهد بود و یا اینکه نزولی. به طور خلاصه، پوزیشنهای لانگ و شورت دو جهت احتمالی قیمت ارز مورد نظر (افزایش قیمت یا کاهش قیمت) را جهت کسب سود بیان میکنند.
در یک پوزیشن لانگ، معاملهگر امیدوار است که قیمت از یک نقطه مشخص شروع به رشد کند. در این حالت، ما میگوییم تریدر وارد “پوزیشن لانگ (Long)” شده است. در یک پوزیشن شورت اما: تریدرهای ارز دیجیتال انتظار دارند که قیمت از یک نقطه مشخص شروع به ریزش کند. در این حالت میگوییم معاملهگر وارد “پوزیشن شورت (Short)” شده است.
شما میتوانید یک ارز دیجیتال را به صورت پوزیشن لانگ یا شورت معامله کنید. این نوع از پوزیشنها در صرافیهایی که خدمات معاملاتی مانند مارجین تریدینگ، فیوچرز و پرپچوال ارائه میدهند، قابل استفادهاند.
همانطور که گفته شد، در بازارهای صعودی پوزیشنهای لانگ (Long) و در بازارهای نزولی، پوزیشنهای شورت بیشتر استفاده میشوند.
یعنی زمانی که قیمت در آستانه رشدی بالقوه قرار میگیرد، وارد پوزیشنهای لانگ (Long) میشوند و زمانی که قیمت از یک سطح مقاومتی برمیگردد، وارد پوزیشن شورت (Short) میشوند.
معنی پوزیشن (Position)
“پوزیشن” به تنهایی به معنای موقعیت تریدر در بازار معاملاتی است. همانطور که گفتیم (و در ادامه هم با آن بیشتر آشنا خواهید شد)، دو نوع پوزیشن در بازارهای معاملاتی ارز دیجیتال وجود دارد:
- پوزیشن شورت(short)
- پوزیشن لانگ(long)
زمانی که میپرسیم پوزیشن شما در این بازار چیست؟ (برای مثال ممکن است دوستتان از شما بپرسد که چه پوزیشنی گرفتی؟) به این اشاره داریم که در روند فعلی مارکت، از کاهش قیمت سود خواهید برد یا از افزایش قیمت؟!
زمان ورود به پوزیشن لانگ (Long)
پاسخ کوتاه این پرسش به این شرح است:
زمانی وارد پوزیشن لانگ شوید که قیمت احتمال افزایش دارد.
اما بیایید بیشتر در مورد آن صحبت کنیم. فرض کنید در یک روز بهاری در حال تحلیل ارز دیجیتال اتریوم (ETH) در تایم فریم روزانه هستید. بعد از تحلیلهای خود متوجه میشوید که قیمت این ارز احتمالا افزایش پیدا میکند و ممکن است تا 14 روز آینده 100 درصد سود بدهد.در این صورت، شما طبیعتا وارد پوزیشن لانگ (پوزیشن بای) میشوید.
از چه طریقی؟ از طریق صرافیهایی که از قراردادهای معاملاتی آتی (فیوچرز) یا سایر قراردادهای مشتقه پشتیبانی میکنند. بدیهی است که این تصمیم شما برای ورود به معامله، بهتر است براساس تحلیلهای بنیادی یا تکنیکال قوی گرفته شود.
به طور کلی، شما باید در شبکههای اجتماعی بسیار فعال باشید و اخبار را به طور منظم دنبال کنید تا به درک عمیقی از بازار برسید. مهم نیست که با چه نوع روشی تحلیل (تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی) میکنید، مهم این است که باید مطمئن باشید که پوزیشن لانگ شما سودده خواهد بود و از اعتماد به نفس کافی برخوردار شوید.
ارزهای دیجیتال مانند سهام شرکتهای سنتی معامله میشوند؛ به این معنا که معمولاً با ارزهای فیات، به ویژه تتر، معامله میشوند و همیشه در حال تقلا برای افزایش قیمت هستند.
زمان ورود به پوزیشن شورت (Short)
مردم عادی فکر میکنند زمانی که قیمت یک ارز دیجیتال در حال کاهش است، حتما باید از بازار خارج شوند. در صورتی که این تصور رایج بسیار غلط است. شما میتوانید از سقوط قیمت یک ارز دیجیتال نیز کسب سود کنید.
بسیاری از معاملهگران در زمان بازارهای خرسی (نزولی) نیز، معامله میکنند. به این صورت که وارد پوزیشنهای شورت (پوزیشن سل یا همان پوزیشن فروش) میشوند.
نمونه یک معامله شورت
فرض کنید شما یک اتریوم را به قیمت چهار هزار دلار میفروشید. حالا قیمت اتریوم به 3800 دلار کاهش مییابد ولی شما همچنان 4 هزار دلار پول نقد در حساب خود دارید.
حالا میتوانید آن یک واحد از اتریوم را با قیمتی معادل 3800 دلار دوباره بخرید. در نهایت شما 1.052 اتریوم خواهید داشت یا به عبارت دیگر از ضرر 200 دلاری خود جلوگیری کردهاید.
اینجاست که پوزیشن شورت به کمک شما میآید. در مثال بالا شما تنها از ضرر جلوگیری کردهاید اما سودی هم بهصورت دلاری کسب نکردهید. با استفاده از پوزیشن شورت، شما میتوانید وارد قراردادی شوید، که با فروش به عنوان مثال اتریومهایتان، بهصورت دلاری نیز، نه تنها ضرر نکنید بلکه سود هم کسب کنید.
معامله شورت در ارز دیجیتال
پوزیشن شورت (Short) نیازمند دانش و تجربه زیادی است. معاملات شورت برای بسیاری از علاقهمندان به دنیای کریپتوکارنسی، پیچیده است. اما لازم نیست نگران باشید؛ چراکه قرار است در ادامه، مفهوم پوزیشن شورت را به راحتی یاد بگیرید.
فرض کنید براساس تحلیلهایتان به این نتیجه رسیدهاید که قیمت ارز دیجیتال اتریوم (ETH) پایین خواهد آمد.
در این صورت فقط دو راه پیش پای خود دارید:
- خروج از مارکت؛ یعنی اگر اتریوم دارید، آن را بفروشید و نقد شوید تا تنها از ضرر جلوگیری کنید.
- ورود به پوزیشن شورت (Short): یعنی کسب سود از کاهش قیمت (بهعنوان مثال اتریوم)
روش کسب سود از کاهش قیمت یک ارز دیجیتال
با استفاده از قراردادهای معاملاتی مشتقه، مانند مارجین تریدینگ، معاملات فیوچرز و پرپچوال!
معاملهگران دنیای ارزهای دیجیتال، زمانی که قیمت یک رمزارز در حال سقوط است، در صرافی قراردادی تنظیم میکنند (وارد نوعی از معامله میشوند) تا به تبع آن، اگر قیمت آن ارز دیجیتال به رقم X کاهش پیدا کرد، سود مشخصی دریافت کنند.
به تعبیری، پوریشن شورت (Short) یعنی پیشبینی یا شرطبندی روی سقوط قیمت یک ارز و دریافت سود در ازای درست از آب در آمدن آن پیشبینی. تریدر در معاملات شورت امیدوار است که قیمت کاهش پیدا کند، تا دارایی فروخته شده را در قیمت کمتری خریداری کند و در زمان صعود قیمت به فروش برساند.
در بازار کریپتوکارنسی هم، میتوانید ابتدا خرید کنید و سپس اقدام به فروش کنید و هم میتوانید بفروشید و سپس اقدام به خرید کنید. در بین تریدرها، Short یا شورت کردن با فروختن یا Sell مفهوم یکسانی دارد و عموما این دو عبارت به جای هم استفاده میشوند.
روش ورود به پوزیشن شورت
درست است که اولین صرافیای که پوزیشن شورت را وارد دنیای کریپتوکارنسیها کرد، صرافی BITFENIX بود. اما در حال حاضر بسیاری از صرافیهای ارز دیجیتال، از این نوع معاملات پشتیبانی میکنند.
یکی از این صرافیها بایننس است که در مقالهای جداگانه و مفصل نحوه کار با بخش فیوچرز بایننس را آموزش میدهیم.
آموزش معاملات فیوچرز در صرافی کوکوین (Kucoin) و کوینکس (Coinex) نیز نکاتی بسیار حیاتی دارند که باید قبل از شروع معاملات آنها را فراگیرید.
بطور خلاصه برای اینکه بتوانید در هر صرافی، وارد پوزیشن شورت (Short) شوید باید از بخش معاملات آتی یا فیوچرز (Futures) آن صرافی استفاده کنید.
در بخش معاملات آتی یا فیوچرز به امکانات زیادی دسترسی خواهید داشت. امکاناتی مانند خرید بهصورت پوزیشنهای لانگ (Long) و شورت (Short) و همچنین استفاده از معاملات مارجین (Margin Trading).
وضعیت مارکت در زمان پوزیشن لانگ و شورت
شما میتوانید در بسیاری از صرافیهای ارز دیجیتال وارد پوریشن شورت یا لانگ شوید. معاملهگران معمولاً صرافیهایی مانند صرافی کوکوین، صرافی کوینکس یا بایننس را انتخاب میکنند. صرافی کوینبیس به عنوان مثال، بزرگترین صرافی ارز دیجیتال در ایالات متحده است؛ در حالی که در بین صرافیهای جهانی، بایننس سریعترین رشد را به خود اختصاص داده است.
این صرافیها طیف گستردهای از خدمات را شامل میشوند. خدماتی همچون معاملات فیوچرز، معاملات مارجین، معاملات اسپات و غیره. اگر تازه وارد هستید و تصمیم دارید پوزیشنهای شورت و لانگ را تجربه کنید، پیشنهاد میکنیم به صرافی کوکوین مراجعه کنید. صرافی dYdX نیز به عنوان یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) با حجم نقدینگی بالا، میتواند گزینهای مناسب باشد.
خرید و فروش ارز دیجیتال در صرافی کوینکس نیز، به دلیل رابط کاربری ساده و زیبایی بصری میتواند گزینهای دیگر باشد.
معاملات لانگ و شورت نوعی از معاملات پر ریسک به حساب میآیند. پوزیشن شورت یا همان پوزیشن سل میتواند حتی خطرات و ریسکهای بیشتری هم داشته باشد. چرا که احتمال دارد بررسی و تحلیلهای شما اشتباه از آب در بیاید و سرمایه خود را از دست بدهید.
اگر نکات مدیریت سرمایه را رعایت نکنید و یا اینکه کار با سرویسهای معاملات مشتقه را بطور کامل بلد نباشید، ممکن است حتی سرمایه خود را بهصورت کامل از دست بدهید.
سخن پایانی
یکی از مهمترین ابزار های مدیریت سرمایه، نرم افزار های ردیاب یا ترکر(track ) هستند. این نرم افزار ها میتوانند به شما میزان دقیق سود و زیان ارزهای دیجیتالتان را به صورت لحظه ای گزارش کنند. پس اگر هنوز هم تجربه ساخت یک پرتفولیو ارزدیجیتال با این نرم افزار هارا ندارید، حتما همین الان اقدام کنید.
آینده Dapps درخشان و پر از امکانات به نظر می رسد. بسیاری از بخش ها هنوز شاهد اجرای Dapps نیستند. بلاکچین هایی مانند Ethereum ، Tron و EOS توسعه دهندگان را به استفاده از مزایای ارائه شده توسط Dapps تشویق می کنند.یجیتال
بولران به معنی صعود عمودی قیمت می باشد که تعداد خریداران و معاملات خرید بسیار بالاتر از معاملات فروش و فروشندگان است. در این مقاله به نشانه هایی از بولران ها و تشکیل آن اشاره کردیم. اما در نظر داشته باشید که تمامی مطالب گفته شده در نهایت احتمالات است و هیچ چیز قطعی در این بازار وجود ندارد. همچنین به خاطر داشته باشید ریسک کردن در بولران ها کار منطقی نیست چرا که هر بولران ممکن است به سرعت از خریداران اشباع شود و با همان سرعت که قیمت رشد کرد، در نهایت نزول کند. می توانید مثال های فراوانی در نمودار قیمت تمامی ارزهای دیجیتال از بولران هایی که با سرعت تبدیل به روند نزولی شدند، پیدا کنید.